2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
آیین فرزند آوری و فرزند داری در اسلام
کد خبر: ٥٧٤ تاریخ انتشار: ٠٨ اسفند ١٣٩٣ - ٢٢:٢٤ تعداد بازدید: 7939
صفحه نخست » عمومی » مقالات
آیین فرزند آوری و فرزند داری در اسلام



آیین فرزند آوری و فرزند داری در اسلام


به کوشش

سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری

 


 (آیین فرزند داری و تعامل با فرزندان)

فرزند داری که یکی از اهداف شکل گیری خانواده به شمار می اید در سبک زندگی اسلامی بسیار مورد توجه قرار دارد و برای ان آثار و برکاتی فراوان ذکر کرده اند.

 

فرزند موحد و اهل عبادت میراثی ماندگار از انسان برای خداوند:

قال الامام الصادق علیه السّلام: «... ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم): مِيرَاثُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ وَلَدٌ يَعْبُدُهُ مِنْ بَعْدِهِ.»
میراث خداوند عزّت‌مند و صاحب جلال از بندۀ مؤمنش، فرزندی است که بعد از او، خداوند را بندگی می‌کند.


خانۀ بدون فرزند خانۀ بی‌برکت
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم: «بَيتٌ لا صِبيانَ فيهِ لا بَرَكَةَ فيه.
پیامبر اسلام فرمود: خانه‌ای که در آن چند فرزند نباشد، هیچ برکتی ندارد!

نقش فرزند در آمرزش والدین:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: «مَرَّ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ بِقَبْرٍ يُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَيْسَ يُعَذَّبُ فَقَالَ يَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ فَكَانَ صَاحِبُهُ يُعَذَّبُ ثُمَّ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَيْسَ يُعَذَّبُ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ يَا رُوحَ اللَّهِ إِنَّهُ أَدْرَكَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِيقاً وَ آوَى يَتِيماً فَغَفَرْتُ لَهُ بِمَا عَمِلَ ابْنُه.
عيسى بن مريم به گورى گذر كرد كه صاحبش عذاب مي‌كشيد. سال ديگر بر آن گذر كرد دید که صاحبش در عذاب نیست. عرض کرد: پروردگارا! من سال پيش به اين گور گذشتم، صاحبش در عذاب بود و امسال كه گذر كردم عذاب نداشت؟ خداوند عزّت‌مند و صاحب جلال به او وحى كرد: اى روح الله! او فرزند صالحی داشت که به بلوغ رسید و راهى را اصلاح كرد و يتيمى را در پناه گرفت؛ پس به خاطر کار فرزندش او را آمرزیدم.

 

نقش فرزندان در ترفیع درجات والدین:
قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم: إنَّ الرَّجُلَ لَتُرفَعُ دَرَجَتُهُ فِي الجَنَّةِ فَيَقُولُ أنَّى لِي هَذا؟ فَيُقالُ بِاستِغفارِ وَلَدِكَ لَكَ.
به راستی درجۀ شخص در بهشت بالا برده می‌شود؛ پس می‌گوید: این درجه از کجا برایم آمده است؟! به او گفته می‌شود: به سبب آمرزش‌طلبیدن فرزندت برایت.

جلوگیری از فرزند دار شدن برای مشکل تامین روزی کاری زشت  و مورد نهی خداوند

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُم. ‏
فرزندان خود را از ترس فقر مکشید؛ ما مستمرّاً شما و آنها را رزق و روزی می‌دهیم.
از اين آيات شریفه برمى‏آيد كه عرب‌هاى دوران جاهلى نه تنها دختران خويش را به خاطر تعصّب‌هاى غلط، زنده به گور مى‏كردند، بلكه پسران را نیز ـ كه سرمايۀ بزرگى در جامعۀ آن روز محسوب مى‏شد ـ از ترس فقر و تنگ‌دستى به قتل مى‏رسانيدند! خداوند متعال در اين آيۀ شریفه، آنها را به خوان گستردۀ نعمت پروردگار كه ضعيف‌ترين موجودات نيز از آن روزى مى‏برند توجّه داده، از اين كار بازمى‏دارد.
با نهايت تأسّف، اين عمل جاهلى در عصر و زمان ما در شكل ديگرى تكرار مى‏شود، و به عنوان كمبود امکانات اقتصادی و درآمدی، كودكان بى‏گناه را در عالم جنينى به قتل مى‏رسند!
گرچه امروز براى سقط جنين دلائل بى‏اساس ديگرى نيز ذكر مى‏كنند، ولى مسألۀ فقر و عدم امکانات و عدم امکان تامین زندگی  يكى از دلائل عمدۀ آن است.
اينها و مسائل ديگرى شبيه به آن، نشان مى‏دهد كه عصر جاهليّت در زمان ما به شكل ديگرى تكرار مى‏شود و جاهليّت قرن بيستم، وحشتناك‌تر و گسترده‏تر از جاهليّت قبل از اسلام است!
قال امیر المؤمنین علی(ع): عِيالُهُ الخَلائقُ، ضَمِنَ أَرزاقَهُم، و قَدَّرَ أَقْواتَهُم.
خلايق، نان‌خور و تحت تکفّل خداوندند. خداوند روزی‌هاى آنها را ضمانت و خوراك‌شان را مقدّر كرده است .

 

(شیر دادن به فرزند)

در سبک زندگی اسلام و مجموعه معارف دین مبین اسلام آیین و ضوابطی برای تعامل و رفتار با فرزندان بیان نموده که در آن وظایفی برای پدر و مادر مطرح شده که در حقیقت حق فرزند نیز به شمار می آید.

این حکایت از جامعیت اسلام می نماید که حتی برای کودک تازه به دنیا آمده نیز حقوقی را قایل است که پدر و مار وی باید در انجام آن کوشا باشند، یعنی اسلام برای ترسیم سبک زندگی اسلامی از حقوق کمترین انسانها نیز دفاع نموده و مورد غفلت قرار نداده است.

اولین نکته ای که در این آیین نامه مورد توجه است اینکه فرزند باید از شیر مادر تغذیه شود و این حق اوست و بهترین تغذیه فرزند نوزاد همان شیر مادر است.

 

شیر مادر بهترین تغذیه کودک:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:  لَیسَ لِلصَّبّیِ لَبَنٌ خَیرٌ مِن لَبَنِ اُمِّهِ

هیچ شیری برای نوزاد بهتر از شیر مادر نیست.(مستدرک الوسائل: 15/156.

امام صادق علیه السلام از امیرمؤمنان نقل می کند: ما مِن لَبَنٍ رُضِعَ به الصبیِّ اَعظَمُ بَرَکَةً عَلَیهِ مِن لَبَنِ اُمِّهِ
هیچ شیری برای تغذیه نوزاد، با برکت تر از شیر مادرش نیست.(وسائل الشیعه جلد 15.

 

مدت زمان شیردهی:

قرآن کریم برای این وظیفه مدت زمان معینی را تعریف کرده است.

( الْوالداتُ یُرْضعْنَ اَولادهُنَّ حَولَینِ کاملَیْنِ لِمنْ اَرادَ اَنْ یُتمَّ الَّرضاعةَ و عَلَی الْمَولودِ لَهُ رِزقُهنَّ و کِسوَتُهنَّ بِالمعروفِ لا تُکلَّفُ نفسٌ اِلاّ وُسعها لا تُضارَّ والدةٌ بِولَدها ولا مولودٌ لَهُ بِولدهِ و علی الْوارثِ مثْلُ ذلکَ فَانْ اَرادا فصالاً عَنْ تراضٍ منْهما و تشاوُرٍ فلا جُناحَ علیْهما و اِنْ اَردْتُمْ اَنْ تَسْترْضعوا اَولادکُمْ فلا جُناحَ علیْکُمْ اذا سَلَّمْتُمْ ما آتیْتمْ بالمعروفِ واتَّقُوا اللهَ و اعلمُوا اَنَّ اللهَ بما تَعْملونَ بصیر(. بقره/233.

مادران، فرزندان را دو سال تمام، شیر می دهند. (این) برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را تکمیل کند. و بر آن کس که فرزند برای او متولد شده [= پدر]، لازم است خوراک و پوشاک مادر را به طور شایسته ( در مدت شیر دادن بپردازد؛ حتی اگر طلاق گرفته باشد.) هیچ کس موظف به بیش از مقدار توانایی خود نیست! نه مادر(به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به کودک را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نیز لازم است این کار را انجام دهد [هزینه ی مادر را در دوران شیرخوارگی تأمین نماید]. و اگر آن دو، با رضایت یکدیگر و مشورت، بخواهند کودک را (زودتر) از شیر بازگیرند، گناهی بر آنها نیست. و اگر (با عدم توانایی، یا عدم موافقت مادر) خواستید دایه ای برای فرزندان خود بگیرید، گناهی بر شما نیست؛ به شرط این که حق گذشته ی مادر را به طور شایسته بپردازید. و از(مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و بدانید خدا، به آنچه انجام می دهید، بیناست!

البته مطلب فوق حداکثر شیردهی است و حداقل آن 21 ماه است که با جمع میان آیه فوق و آیه دیگر که فرمود: (وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثونَ شَهْراً )  که مجموع سی ماه چنانچه نه ماه از آن کم شود 21 ماه می ماند که حداقل دوران شیردهی است.     

 

پاداش شیر دادن مادر به کودک

قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ... يَا حَوْلَاءُ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولًا وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً مَا مِنِ امْرَأَةٍ تَحْمِلُ مِنْ زَوْجِهَا وَلَداً إِلَّا كَانَتْ فِي ظِلِّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى يُصِيبَهَا طَلْقٌ يَكُونُ لَهَا بِكُلِّ طَلْقَةٍ عِتْقُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَإِذَا وَضَعَتْ حَمْلَهَا وَ أَخَذَتْ فِي رَضَاعِهِ فَمَا يَمَصُّ الْوَلَدُ مَصَّةً مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ إِلَّا كَانَ بَيْنَ يَدَيْهَا نُورا ساطعا یوم الْقِيَامَةِ يُعْجِبُ مَنْ رَآهَا مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ كُتِبَتْ صَائِمَةً قَائِمَةً.

وَ إِنْ كَانَتْ غَيْرَ مُفْطِرَةٍ كُتِبَ لَهَا صِيَامُ الدَّهْرِ كُلِّهِ وَ قِيَامُهُ فَإِذَا فَطَمَتْ وَلَدَهَا قَالَ الْحَقُّ جَلَّ ذِكْرُهُ: يَا أَيَّتُهَا الْمَرْأَةُ قَدْ غَفَرْتُ لَكِ مَا تَقَدَّمَ مِنَ الذُّنُوبِ فَاسْتَأْنِفِي الْعَمَلَ. مستدرک الوسایل: 15/156.

پس آنگاه که مادر وضع حمل کرده و شروع به شیردادن نوزاد کند، به هر بار میکدن شیرمادر در روز قیامت نوری درخشان در برابرش جلوه کند و هر کس از گذشتگان و آیندگان آن را مشاهده کند به شگفتی در آید و در نامۀ عمل روز دار شب زنده دار ثبت گردد... پس اگر فرزندش را از شیر گرفت،خدای متعال به او فرماید ای زن! بدان که تمام گناهانت را آمرزیدم، پس عمل خود را از سر بگیر

 

شیر دادن مادر به فرزند حتی در حال نماز
عمار ساباطی از امام صادق علیه السلام روایت می کند: لابأس ان تحمل المرأة صَبِیَّها وَ هِیَ تُصَلیّ وَتَرِضُعَهُ وَ هَیِ تَشَهَّدُ.
اشکالی ندارد که زن کودک را در حال نماز با خود بردارد و در حالیکه تشهد می خواند به او شیر دهد.(وسائل الشیعه جلد 4)
علی بن جعفر برادر امام موسی بن جعفر گوید: سَأَلتُهُ عن المَرأَةِ تَکُونُ صَلوةِ الفَریضَة وَ وَلدُها اِلی جَنبِها یبکی و هی قاعدة هَل یَصلَحُ لَها اَن تتناولُه فَتُقعِدَهُ فی حَجرِها و تُسکِتَهُ وَ تَرضِعَهُ؟ قالَ لاَبأسَ.
از آن حضرت دربارۀ زنی پرسیدم که مشغول نماز واجب است و فرزند او در کنارش گریه می کند. آیا جایز است در حال نشسته کودک خود را بغل بگیرد و به دامن خود بنشاند و او را آرام کند و شیر بدهد؟ فرمود: اشکال ندارد.(وسائل الشیعه 4.
 

 (نامگذاری فرزندان)

از جمله رفتار با فرزندان که بایستی از سوی والدین صورت گیرد توجه به نامگذاری و انتخاب نام برای فرزند است و در روایات و دستورات دینی امر مزبور را به عنوان یکی از حقوق مسلم آنان معرفی کرده اند.

عن أبى الحسن، قال: أول ما يبرّ الرجل ولده أن يسميه با سم حسن، فليحسن أحدكم اسم ولده .وسايل الشيعة ح 27374.

و از ابو الحسن نيز روايتى نقل شده است كه فرمود: اوّلين نيكويى والدين به فرزندان اين است كه نام نيكو براى آنهاانتخاب كنند پس براى فرزندانتان نام نيك انتخاب كنيد.

و مشا به اين روايت در كتاب مستدرك الوسائل، ج 15، ص 127 ح 17741، بدين صورت آمده است جعفر بن محمد، عن أبيه، عن جده علي بن الحسين، عن أبيه، عن علي بن أبي طالب، قال: قال رسول الله: إنّ أول ما ينحل أحدكم ولده الاسم الحسن، فليحسن أحدكم اسم ولده.

أحمد بن فهد في )عدة الداعى( قال: قال رجل: يا رسول الله! ما حق ابني هذا؟ قال: تحسن اسمه وأد به ، وتضعه موضعا حسنا. وسايل الشيعة، ح 27380.

مردى از پيامبر پرسيد: حق فرزندم بر من چيست؟

 فرمود: نام نيكو برايش انتخاب كن.اورا به نيكويى تربيت كن وبرايش جايگاه مناسبى منظور كن.

 

مشورت برای انتخاب نام فرزندان:

فلان بن حميد، أنه سأل أ با عبد الله(ع) و شاوره فى اسم ولده، فقال(ع): سمّه اسما من العبودية. فقال: أىّ الأسماء هو؟ قال: عبد الرحمن. وسايل الشيعة، ج 21،ح 27382.

شخصى در با ره‏ى تعيين نام فرزندش با امام صادق مشورت مى‏كند كه امام به او فرمود: او را به يكى از نامهايى كه داراى مفهوم عبوديت و بندگى خدا با شد، نامگذارى كن. راوى گفت: اين نام كدام است؟ فرمود: عبدالرحمن.

عن علي بن عطية، قال: قال أبو عبد الله‏عليه السلام لعبد الملك ابن أعين: كيف سميت ابنك ضريسا؟ قال: كيف سمّاك أبوك جعفرا؟ قال: إنّ جعفرا نهر في الجنة، و ضريس اسم شيطان. وسايل الشيعة، ج 21، ح 27404.

 على بن عطيه مى‏گويد: امام صادق‏عليه السلام به عبدالملك بن اعين گفت: چرا فرزندت را به ضريس نام گذارى نموده‏اى؟

 او در مقابل پرسش امام، سوال ديگرى را مطرح كرده و گفت: چرا پدر شما نام جعفر برايت انتخاب كرد؟

 امام فرمود: جعفر نام نهرى در بهشت است و ضريس نام شيطان است.

 

توصیه به انتخاب نامهای رهبران دینی و امامان معصوم(ع) و برکات آن:

علاوه بر آنكه نام نيك در اعتقادات اسلامى جايگاه بلندى را داراست، و از پشتوانه عقيدتى برخوردار است، بركات فراوانى را براى خود فرد و جامعه اطراف آن نيز در بر خواهد داشت، و پرواضح است که نام امامان معصوم و پیامبران الهی از نیک ترین نامهای انسانی است که می تواند مورد توجه واقع شود ، چرا که نام اکثریت آنان را خداوند انتخاب فرموده است، از این رو خداوند برای این انتخاب از سوی مردم برکات فراوانی نیز قرار داده است.

عن النبى‏صلى الله عليه وآله وسلم قال: ما من مائدة وضعت فقعد عليها من اسمه محمد أو أحمد إلا قدّس ذلك المنزل في كل يوم. وسايل الشيعة، ج 21 ح 27392

پيامبراعظم فرمود: هرگاه سفره‏اى پهن شود وكسى كه نام او احمد و يا محمد است بر آن سفره بنشيند، آن منزل هر روز دو با ر مورد تقديس وتكريم قرار مى‏گيرد.

عن على‏عليه السلام قال: قال رسول الله: ما من أهل بيت فيهم اسم نبي إلا بعث الله عز وجل إليهم ملكا يقدسهم با لغداة والعشى. وسايل الشيعة، ج 21، ح 27383

قال الرضاعليه السلام: البيت الذي فيه محمد يصبح أهله بخير ويمسون بخير. وسايل الشيعة، ج 21، ح 27389.

امام رضا فرمود: خانه‏اى كه در او هم نام محمد حضور دارد، صبح و شام يعنى آغاز و پايانش به نيكى ختم مى‏شود.

عن سليمان الجعفرى قال: سمعت أ با الحسن‏عليه السلام يقول: لا يدخل الفقر بيتا فيه اسم محمد أو أحمد أو على أو الحسن أو الحسين أو جعفر أو طالب أو عبد الله أو فاطمة من النساء. وسايل الشيعة، ج 21، ح 27395.

 سليمان جعفرى روايت مى‏كند كه امام رضاعليه السلام فرمود: خانواده‏اى كه در آن نام محمد، على، احمد، حسن، حسين، جعفر، طالب، عبدالله و فاطمه با شد، هرگز فقير نخواهند شد.

قال رسول الله‏صلى الله عليه وآله وسلم: إذا كان اسم بعض أهل البيت اسم نبي، لم تزل البركة فيهم. مستدرك الوسائل، ج 15، ح 17751.

پيامبر اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: هرگاه يكى از افراد خانواده هم نام يكى از پيامبران الهى با شد، همواره از خير وبركت بهره‏مند خواهند گرديد.

حضرت على روايت مى‏كند كه پيامبر فرمود: هرگاه عضوى از اعضاى خانواده‏اى هم نام يكى از پيامبران با شد خداوند صبح و شب فرشته‏اى را مى فرستد كه آنها را مدح و ستايش و تكريم كند.

عن أبي جعفرعليه السلام - في حديث - أنه قال لابن صغير: ما اسمك؟ قال: محمد. قال: بم تكنى؟ قال: بعلى. فقال أبو جعفرعليه السلام: لقد احتظرت من الشيطان احتضارا شديدا، إن الشيطان إذا سمع مناديا ينادى: يا محمد أو يا على ذاب كما يذوب الرصاص، حتى إذا سمع مناديا ينادي با سم عدو من أعدائنا اهتز واختال. وسايل الشيعة، ج 21، ح 27386.

 روزى امام با قرعليه السلام به فرزند كوچكى برخورد نمود به او فرمود: نام تو چيست؟ گفت: محمد. پرسيد: كنيه‏ات چيست؟ پاسخ داد: ابو على.

 امام‏عليه السلام فرمود: با اين نام و كنيه‏ات به طور جدّى از شيطان دورى جستى، زيرا هرگاه شيطان مى‏شنود كسى را به نام على و يا محمد صدا مى‏زنند، مانند سرب داغ ذوب مى‏شود، و هرگاه مى‏شنود كسى را به نام يكى از دشمنان ما صدا مى‏زنند، شادمان و شاداب مى‏گردد.

 

 

 (نامگذاری فرزندان1)

در سبک زندگی اسلامی فرزندان دارای حقوقی هستند که علاوه بر جهت های اقتصادی و رفاهی، از جهت فرهنگی نیز برخوردار است، و جهت فرهنگی آن توجه به رویکرد نام گذاری و انتخاب  نامهای نیک و بویژه نامهای الگوهای دینی است، که در سیره حضرات معصومین(ع)  نیز رویکرد فرهنگی نامگذاری به نام پیامبر (ص) قابل مشاهده است.

 

نامگذاری به نام پیامبر اسلام درسیره اهل البیت(ع)

سيره اهل بيت پيامبرعليهم السلام بر اين استقرار يافته است كه نام مبارك پيامبر اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم را در ميان جامعه ترويج نمايند و خود نيز در عمل نسبت به اين موضوع پيشگام بوده‏اند، از اين رو براى ترويج فرهنگ نام گذارى به نام پيامبر اعظم‏عليه السلام، علاوه بر توصيه‏ها و تشويق‏هاى كه انجام داده‏اند، در مورد بى توجّهى به آن نيز توبيخ هايى را بيان نموده‏اند.

عن أبى عبد اللّه‏عليه السلام قال: لا يولد لنا ولد إلاّ سمّيناه محمدا، فإذا مضى سبعة أيّام فإن شئنا غيّرنا وإلاّ تركنا. وسايل الشيعة، ج 21، ح 27384.

 امام صادق‏عليه السلام فرمود: ما همه فرزندانمان را هنگام تولد محمد مى‏ناميم، پس از هفت روز اگر خواستيم آنرا تغيير مى‏دهيم و الاّ به همان صورت با قى ميگذاريم.

 

رویگردانی از انتخاب نام پیامبر(ص) جفاکاری به آنحضرت

عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ‏الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ وُلِدَ لَهُ أَرْبَعَةٌ فَلَمْ يُسَمِّ بَعْضَهُمْ بِاسْمِي فَقَدْ جَفَانِي. مستدرك‏الوسائل ج 15 ص 130 ح 1. وسايل الشيعة ج 21، ح 37385.

امام صادق‏عليه السلام از پيامبر اعظم‏صلى الله عليه وآله وسلم روايت كرده كه آنحضرت فرمود: هركس چهار فرزند داشته با شد و يكى را بنام من نامگذارى نكند، به تحقيق به من جفا و ستم كرده است.

عن الصادق، عن آ با ئه‏عليهم السلام قال: قال رسول الله‏صلى الله عليه وآله وسلم: من ولد له ثلاث بنين ولم يسمّ أحدهم محمدا فقد جفانى. وسايل الشيعة، ج 21 ح 27388.

 و همچنين در حديثى ديگر كه امام صادق از پدرانش از پيامبر اعظم روايت مى‏كند آمده است: هر كس سه فرزند داشته با شد و يكى از آنها را محمد نامگذارى نكند، به من جفا و ستم كرده است.

 

مسئولیت سنگین والدین در برابر فرز ندان هم نام پیامبر اسلام

عَنْ أَبِي رَافِعٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ إِذَا سَمَّيْتُمْ مُحَمَّداً فَلَا تُقَبِّحُوهُ وَ لَا تُجَبِّهُوهُ وَ لَا تَضْرِبُوهُ بُورِكَ بَيْتٌ فِيهِ مُحَمَّدٌ وَ مَجْلِسٌ فِيهِ مُحَمَّدٌ وَ رِفْقَةٌ فِيهَا مُحَمَّدٌ . مستدرك‏الوسائل ج 15 ص 130 ح 2.

 

برکت نام پیامبر در قیامت:

آنچه در برخى از روايات چشم آدمى را به زيبايى مى‏نوازد اين است كه نام نيك و شايسته داراى بركاتى در قيامت خواهد بود.

عن أبى عبد الله، قال: قال رسول الله: استحسنوا أسماءكم فإنكم تدعون بها يوم القيامة قم يا فلان بن فلان إلى نورك، وقم يا فلان بن فلان لا نور لك. وسائل الشيعة، ج 21، ص 387 ح (27375).

امام صادق از پيامبر اعظم روايت مى‏كند كه فرمود: به دنبال انتخاب نام نيك براى خود با شيد، زيرا در روز قيامت شما را با همان نام مورد دعوت قرار مى‏دهند، و مى‏گويند: اى فلانى به دنبال نور وجود خود برخيز، و به برخى ديگر گفته مى‏شود كه اى فلانى! برخيز كه نورى براى تو وجود ندارد.

 آرى نام نيك سبب بهره مندى از نورانيّت قيامت خواهد شد، و آنان كه از نام نيك برخودار نيستند، از اين بهره‏ى معنوى و الهى نيز محروم خواهند بود.

 

نام نیک موجب تخفیف عذاب در قیامت می شود

وَ فِي الْخَبَرِ أَنَّ رَجُلًا يُؤْتَى فِي الْقِيَامَةِ وَ اسْمُهُ مُحَمَّدٌ فَيَقُولُ اللَّهُ لَهُ مَا اسْتَحْيَيْتَ أَنْ عَصَيْتَنِي وَ أَنْتَ سَمِيُّ حَبِيبِي وَ أَنَا أَسْتَحْيِي أَنْ أُعَذِّبَكَ وَ أَنْتَ سَمِيُّ حَبِيبِي. مستدرك‏الوسائل ج 15 ص 130 ح 4.

 

روز نام گذارى فرزندان در سیره معصومان(ع):

با توجّه به مطالب مزبور در موضوع نامگذارى ممكن است براى هر خواننده‏اى پرسشى مطرح شود كه چنانچه فرزند راپيش از ولادت نامگذارى نكردند، پس از ولادت چه زمانى براى اين امر مناسب مى با شد، و كدام روز در سيره معصومان به اين امر اختصاص داده مى‏شده است.

 به اين جهت و در راستاى پاسخ به اين پرسش رواياتى را از معصومان‏عليهم السلام نقل مى‏كنم.

عن الإمام الصادق‏عليه السلام قال: يسمى في اليوم السابع، ويعق عنه.

آداب الأسرة في الإسلام، ص 50.

امام صادق فرمود: فرزند را با يستى در روز هفتم از ولادت نامگذارى كرد، و برايش نيز عقيقه نمود.

قال أبو جعفر: إنا لنكنّى أولادنا في الصغر.

بعض ما ورد عن طريق أهل البيت (ع) في التسمية والأسماء، ص 72.

امام با قر عليه السلام فرمود: ما فرزندانمان را در كوچكى و طفوليّت نام گذارى مى‏كنيم.

والمروي أنّ رسول الله‏صلى الله عليه وآله وسلم سمّى حسنا وحسينا يوم السابع. شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد، ج 16، ص 9.

در سيره پيامبر اعظم نيز روايت شده كه آنحضرت روز هفتم ولادت را براى نامگذارى دو فرزند امام على‏عليه السلام، يعنى امام حسن و امام حسين‏عليهما السلام انتخاب نمود و د رآن روز نام آن دو فرزند را انتخاب كرد.

 

 

 (عقیقه برای فرزندان)

دین اسلام برای تبیین سبک زندگی صحیح در آداب معاشرت و رفتار با فرزندان اعمال گوناگونی را به عنوان واجب و مستحب گنجانده است که هر کدام نقش های مهمی اعم از مادی و معنوی در زندگی انسان و فرزند وی و مجموعه خانواده و جامعه خواهد داشت.

از جمله آن رفتارهای مستحب ولی تاثیر گذار از جهت معنوی و سعادتمندی ، عمل مستحب عقیقه برای فرزند است.

عقیقه در لغت به معنای آن مویی است که از فرزند درروز هفتم ولادت می تراشند است و یا به معنای شکافتن ، و به همین مناسبت نیز به حیوانی که برای فرزند قربانی می کنند نیز عقیقه گفته می شود چرا که هم گلوی حیوان را برای ذبح می شکافند و می برند و هم موی فرزند را دربرخی موارد می تراشند و برایش به وزن آن صدقه می دهند.

 

رفع بلا و حفظ سلامتی فرزند در گرو عقیقه

عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ كُلُّ امْرِئٍ مُرْتَهَنٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِعَقِيقَتِهِ وَ الْعَقِيقَةُ أَوْجَبُ مِنَ الْأُضْحِيَّةِ وسائل‏الشيعة ج : 21 ص : 413.

سلامتی هر نوزادی در روز قیامت در گرو عقیقه اوست. و عقیقه از قربانی مهمتر است.

عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كُلُّ إِنْسَانٍ مُرْتَهَنٌ بِالْفِطْرَةِ وَ كُلُّ مَوْلُودٍ مُرْتَهَنٌ بِالْعَقِيقَةِ

 

عقیقه برای خود انسان و در سن بزرگی هم خوب است

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي وَ اللَّهِ مَا أَدْرِي كَانَ أَبِي عَقَّ عَنِّي أَمْ لَا قَالَ فَأَمَرَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَعَقَقْتُ عَنْ نَفْسِي وَ أَنَا شَيْخٌ كَبِيرٌ الْحَدِيثَ . وسائل‏الشيعة ج : 21 ص : 415

قَالَ وَ عَقَّ النَّبِيُّ ص عَنْ نَفْسِهِ بَعْدَ مَا جَاءَتْهُ‏ النُّبُوَّةُ وَ عَقَّ عَنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ كَبْشَيْنِ .

حتي در تاريخ آمده است که پيرمرد ۹۰ساله اي نزد رسول اکرم(ص) آمد و گفت: من مي خواهم سالم بمانم و بيمار نشوم. پيامبر (ص) سوال کردند آيا شما تاکنون عقيقه شده ايد. او پاسخ داد خير؛ رسول ا...(ص) فرمودند: پس خودت را عقيقه کن.

صدقه به جای عقیقه کافی نیست

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَجَاءَهُ رَسُولُ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ ع فَقَالَ لَهُ يَقُولُ لَكَ عَمُّكَ إِنَّا طَلَبْنَا الْعَقِيقَةَ فَلَمْ نَجِدْهَا فَمَا تَرَى نَتَصَدَّقُ بِثَمَنِهَا قَالَ لَا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِرَاقَةَ الدِّمَاءِ .

 

عقیقه در سیره اهل البیت(ع).

عقیقه ابوطالب برای پیامبر

عَنْ أَبِي السَّائِبِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ عَقَّ أَبُو طَالِبٍ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص يَوْمَ السَّابِعِ وَ دَعَا آلَ أَبِي طَالِبٍ فَقَالُوا مَا هَذِهِ فَقَالَ هَذِهِ عَقِيقَةُ أَحْمَدَ قَالُوا لِأَيِّ شَيْ‏ءٍ سَمَّيْتَهُ أَحْمَدَ قَالَ سَمَّيْتُهُ أَحْمَدَ لِمَحْمَدَةِ أَهْلِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ

 

عقیقه پیامبر برای امام حسن و امام حسین

عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمَّى رَسُولُ اللَّهِ ص حَسَناً وَ حُسَيْناً يَوْمَ سَابِعِهِمَا وَ عَقَّ عَنْهُمَا شَاةً شَاةً وَ بَعَثُوا بِرِجْلِ شَاةٍ إِلَى الْقَابِلَةِ وَ نَظَرُوا مَا غَيْرَهُ فَأَكَلُوا مِنْهُ وَ أَهْدَوْا إِلَى الْجِيرَانِ وَ حَلَقَتْ فَاطِمَةُ ع رُءُوسَهُمَا وَ تَصَدَّقَتْ بِوَزْنِ شَعْرِهِمَا فِضَّةً

 

عقیقه امام باقر برای فرزندش

27452-  وَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ جَمِيعاً عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَرَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ وُلِدَ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع غُلَامَانِ جَمِيعاً فَأَمَرَ زَيْدَ بْنَ عَلِيٍّ أَنْ يَشْتَرِيَ لَهُ جَزُورَيْنِ لِلْعَقِيقَةِ وَ كَانَ زَمَنُ غَلَاءٍ فَاشْتَرَى لَهُ وَاحِدَةً وَ عَسُرَتْ عَلَيْهِ الْأُخْرَى فَقَالَ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع قَدْ عَسُرَتْ عَلَيَّ الْأُخْرَى فَأَتَصَدَّقُ بِثَمَنِهَا قَالَ لَا اطْلُبْهَا حَتَّى تَقْدِرَ عَلَيْهَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ إِهْرَاقَ الدِّمَاءِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ

 

عقیقه برای امام زمان(ع)

ابراهیم یکی از اصحاب امام حسن عسگری علیه السلام می گوید: مولایم امام حسن عسگری برای من نامه‌ای به همراه چهار راس قوچ فرستاد. در نامه نوشته بود: «بسم الله الرحمن الرحیم. این چهار قوچ را برای فرزندم مهدی عقیقه کن و خودت و هر کس از شیعیانم که یافتی، از آن بخورید که گوارایتان باد.)
بحارالانوار، ج 51، ص 5، حدیث 9.

 

عقیقه فرزند از انسان فقیر ساقط است

27465-  مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْعَقِيقَةُ لَازِمَةٌ لِمَنْ كَانَ غَنِيّاً وَ مَنْ كَانَ فَقِيراً إِذَا أَيْسَرَ فَعَلَ فَإِنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى ذَلِكَ فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ

 

روز هفتم ولادت روز عقیقه است

عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الصَّبِيِّ الْمَوْلُودِ مَتَى يُذْبَحُ عَنْهُ وَ يُحْلَقُ رَأْسُهُ وَ يُتَصَدَّقُ بِوَزْنِ شَعْرِهِ وَ يُسَمَّى فَقَالَ كُلُّ ذَلِكَ فِي الْيَوْمِ السَّابِعِ

مُعَاذٍ الْهَرَّاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْغُلَامُ رَهْنٌ بِسَابِعِهِ بِكَبْشٍ يُسَمَّى فِيهِ وَ يُعَقُّ عَنْهُ وَ قَالَ إِنَّ فَاطِمَةَ ع حَلَقَتْ لِابْنَيْهَا وَ تَصَدَّقَتْ بِوَزْنِ شَعْرِهِمَا فِضَّةً

عَنْ عَلِيٍّ ع فِي حَدِيثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ قَالَ عُقُّوا عَنْ أَوْلَادِكُمْ يَوْمَ السَّابِعِ وَ تَصَدَّقُوا بِوَزْنِ شُعُورِهِمْ فِضَّةً عَلَى مُسْلِمٍ وَ كَذَلِكَ فَعَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ سَائِرِ وُلْدِهِ ع وَ إِذَا هَنَّأْتُمُ الرَّجُلَ بِمَوْلُودٍ ذَكَرٍ فَقُولُوا بَارَكَ اللَّهُ لَكَ فِي هِبَتِهِ وَ بَلَّغَهُ أَشُدَّهُ وَ رَزَقَكَ بِرَّهُ اخْتِنُوا أَوْلَادَكُمْ يَوْمَ السَّابِعِ لَايَمْنَعْكُمْ حَرٌّ وَ لَا بَرْدٌ فَإِنَّهُ طَهُورٌ لِلْجَسَدِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ لَتَضِجُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ بَوْلِ الْأَغْلَفِ .

 

دعا به هنگام عقیقه

عَنْ إِبْرَاهِيمَ الْكَرْخِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ تَقُولُ عَلَى الْعَقِيقَةِ إِذَا عَقَقْتَ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ عَقِيقَةٌ عَنْ فُلَانٍ لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ وِقَاءً لآِلِ مُحَمَّدٍ ص

عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَذْبَحَ الْعَقِيقَةَ قُلْتَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِي‏ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ إِنَّ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذَلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ بِسْمِ اللَّهِ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَقَبَّلْ مِنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ وَ تُسَمِّي الْمَوْلُودَ بِاسْمِهِ ثُمَّ تَذْبَحُ

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَارِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يُقَالُ عِنْدَ الْعَقِيقَةِ اللَّهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ مَا وَهَبْتَ وَ أَنْتَ أَعْطَيْتَ اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا عَلَى سُنَّةِ نَبِيِّكَ ص وَ تَسْتَعِيذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ وَ تُسَمِّي وَ تَذْبَحُ وَ تَقُولُ لَكَ سُفِكَتِ الدِّمَاءُ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ اخْسَأِ الشَّيْطَانَ الرَّجِيمَ

عَنْ يُونُسَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا ذَبَحْتَ فَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ إِيمَاناً بِاللَّهِ وَ ثَنَاءً عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْعِصْمَةُ لِأَمْرِهِ وَ الشُّكْرُ لِرِزْقِهِ وَ الْمَعْرِفَةُ بِفَضْلِهِ عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَإِنْ كَانَ ذَكَراً فَقُلِ اللَّهُمَّ إِنَّكَ وَهَبْتَ لَنَا ذَكَراً وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِمَا وَهَبْتَ وَ مِنْكَ مَا أَعْطَيْتَ وَ كُلَّمَا صَنَعْنَا فَتَقَبَّلْهُ مِنَّا عَلَى سُنَّتِكَ وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ ص وَ اخْسَأْ عَنَّا الشَّيْطَانَ الرَّجِيمَ لَكَ سُفِكَتِ الدِّمَاءُ لَا شَرِيكَ لَكَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

عَنِ الْكَاهِلِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي الْعَقِيقَةِ إِذَا ذَبَحْتَ تَقُولُ وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ إِنَّ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لَا شَرِيكَ لَهُ اللَّهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ اللَّهُمَّ هَذَا عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ

 

 

 (سنت تربیتی گفتن اذان در گوش فرزند)

یکی از ضوابط مهم در آیین فرزندداری از نگاه اسلام ضرورت توجه به تربیت فرزند است، که البته این تربیت به چند مرحله قابل تقسیم می باشد ، که نخستین مرحله آن توجه به تربیت فرزند از آغاز ولادت اوست، یعنی از همان زمان والدین باید توجه به نکات تربیت فرزتدان خود داشته باشند.

دین اسلام نیز با تاسیس سنت های گوناگونی که در هنگام ولادت و پس از آن قرار داده است به همین نکته مهم دقت داشته و در حقیقت با تاسیس سنتها گامهای تربیتی را برای جامعه فرزند دار و فرزندآور برداشته است.

اگرچه ممکن است در ظاهر آن سنت ها جهت تربیتی به چشم نیاید ولی با دقت در آن و بررسی آثار و پی آمدهای های چه در حوزه تئوری و بیانات رهبران دینی و چه در حوزه تجربی ملاحظه فرمود.

اذان گفتن در گوش فرزند که یکی از سنتهای حضرات معصومین بویژه پیامبر اسلام(ص) بوده را می توان از جمله همین سنتهای تربیتی هنگام ولادت معرفی نمود.

 

اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد در سیره حضرات معصومین(ع)

عن علی بن الحسین(ع): ان النبی(ص) اذن فی اذن الحسین(ع) بالصلاه یوم ولد. بحارالانوار: 43/240.

سنن أبي داود عن أبي رافع : رَأَيتُ رَسولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله أذَّنَ في اُذُنِ الحَسَنِ بنِ عَلِيٍ حِينَ وَلَدَتهُ فاطِمَةُ بِالصَّلاةِ.  

سنن أبى داوود ـ به نقل از ابو رافع ـ : پيامبر خدا را ديدم كه وقتى فاطمه عليهاالسلام حسن بن على عليهماالسلام را بزاد ، در گوش او اذان نماز خواند .)

حدّثَتْني أسماءُ بنتُ عُمَيسٍ قالتْ: حدّثَتْني فاطمةُ عليها السلام : لمّا حَمَلت بالحَسَن عليه السلام و ولَدته جاءَ النّبيُّ صلى الله عليه و آله ... و أذّنَ في اُذنِه اليُمنى و أقامَ في اُذنهِ اليُسرى .... فلمّا كان بعدَ حَوْلٍ وُلِد الحُسينُ عليه السلام ، و جاء النّبيُّ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا أسماءُ هَلُمِّي ابنِي ، فَدَفعتهُ إليه في خِرْقةٍ بيضاءَ ، فأذّنَ في اُذنهِ اليُمنى و أقامَ في اليُسرى و وَضَعه في حِجْرهِ، فبكى . عيون أخبار الرضا : ۲/۲۵/۵ .

اسماء بنت عميس از قول فاطمه عليها السلام برايم گفت كه وقتى حسن عليه السلام را حامله شدم و او را به دنيا آوردم، پيامبر صلى الله عليه و آله آمد ... و در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپ او اقامه ... . يك سال بعد كه حسين عليه السلام به دنيا آمد باز پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و فرمود: اى اسماء! فرزندم را بياور؛ من آن حضرت را در پارچه اى سفيد به دست پيامبر دادم و آن بزرگوار در گوش راست او اذان گفت و در گوش چپش اقامه و او را روى زانوى خود نهاد و گريست.

 

آثار تکوینی اذان گفتن در گوش فرزند:

1 امنیت در برابر شیطان

عنه صلي الله عليه و آله : مَن وُلِدَ لَهُ مَولودٌ فَليُؤَذِّن في اُذُنِهِ اليُمنى بِأَذانِ الصَّلاةِ ، وَليُقِم فِي اليُسرى ؛ فَإِنَّها عِصمَةٌ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله : براى هر كس فرزندى زاده شود ، بايد در گوش راست او اذان نماز و در گوش چپ او اقامه بگويد ؛ چرا كه مايه ايمنى از شيطانِ رانده شده است .

يا عليُّ ، إذا وُلِدَ لكَ غُلامٌ أو جاريةٌ فأذِّنْ في اُذنِه اليُمنى و أقِمْ في اليُسرى ؛ فإنّه لا يَضُرُّهُ الشّيطانُ أبدا .

 

اذان گفتن در خانه سبب دوری شیطان از آن می شود:

سلیمان الجعفری: سمعت الامام الرضا(ع) یقول: اذن فی بیتک فانه یطرد الشیطان و یستحب من اجل الصبیان. کافی: 3/308.

 

2 اذان گفتن در گوش درمان بداخلاقی

عن رسول الله(ص): من ساء خلقه فاذنوا فی اذنه. المحاسن: 2/464.

پیامبر اسلام فرمود: در گوش کسی که بداخلاق است اذان بگویید.

 

3 امنیت از جنون زدگی

الإمام الصادق عليه السلام ـ فيما يُفعَلُ بِالمَولودِ إذا وُلِدَ ـ : مُرُوا القابِلَةَ أو بَعضَ مَن يَليهِ أن تُقيمَ الصَّلاةَ في اُذُنِهِ اليُمنى ؛ فَلا يُصيبُهُ لَمَمٌ و لا تابِعَةٌ أبَدا.

امام صادق عليه السلام ـ درباره آنچه هنگام ولادت نوزاد ، انجام مى دهند ـ : به ماما يا كسى كه نزد اوست ؛ فرمان دهيد به گوش راست او اذان بگويد ، تا هرگز ديوانه و جن زده نشود .

بررسی علمی آثار اذان گفتن در گوش فرزندان:

ممکن است برخی ها بپرسند که این آثار اذان گفتن در گوش فرزند آیا تنها یک امر تعبدی که از سوی رهبران دینی بیان شده و ما نیز چون آنان فرموده اند می پذیریم ولی نمی دانیم که از جهت علمی هم ثابت شده و یا هنوز علم به آن دست نیافته است؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت که اتفاقا این موضوع از سوی دانشمندان نیز با بیان ضوابط علمی ثابت نموده اند که به آن اشاره می کنم.

دانشمندان و پژوهشگران اثبانت کرده اند که کودکان نه تنها روز های آغازین ولادن سخنان و صداهای ما رامی شنوند و و در ذهن خود ضبط می کنند بلکه قبل زا تولد نیز این حالت وجد دارد و فرزند صدای قلب مادرش و حتی صداهای بیرونی را نیز می شوند و از آن اثر می پذیرند

ویلیام سیرز در این باره می گوید:

با کودک صحبت کنید و برایش آواز بخوانید. برای کودکی که در رحم دارید خاطره های خوش ایجاد کنید. بررسی ها نشان داده است که کودکان بعدها به صداهای آشنایی که در دوران زندگی در رحم مادر شنیده اند، و به صدای کسانی که با آنها صحبت کرده اند و برایشان آواز خوانده اند، عکس العمل نشان داده اند. نوزادان به صدای پدرانشان - اگر قبل از تولد با آنها صحبت کرده باشند - بیشتر توجه می کنند و آوازهایی را که مادر در ماه های زندگی در زهدان برای آنها خوانده است، آسان تر یاد می گیرند. مادر و پرورش فرزند: ترجمه فرهادی: 20.

همچنین «در یک آزمایش، 5 تا 6 هفته آخر بارداری، برای تعدادی از کودکان نوار سرودی که مادرشان خوانده بود، روزی دوبار پخش شد. پس از تولد، کودکان ترجیح می دادند که این سرود را از مادرشان بشنوند تا سرودی دیگر، هر چند آن را هم مادرشان می خواند. در آزمایشی دیگر، کودکان ترجیح می دادند به سرودی که مادرشان خوانده است، گوش دهند تا سرودی که شخص دیگری خوانده است. این هم به دلیل آن است که قبلاً با صدای مادر آشنا بودند. روان شناسی کودک از دیدگاه معاصر، ترجمه جواد طهوریان: 1/212.

 

نمونه های عینی:

از عالم برجسته سید مرتضی  علم الهدی هم نقل کرده اند که فرمود: وقتی در درس شیخ مفید حاضر می شدم، مباحثی از فقه مطرح می شد که می پنداشتم بیشتر آ ن را خوانده ام، در حالی که اولین بار بود که در جلسه آن درس شرکت می کردم. این سخن را با مادرم در میان گذاشتم، او بعد از مدتی فکر کردن پرسید: اکنون کدام مبحث از فقه را می خوانید؟ وقتی کتاب مربوطه را نام بردم، گفت: وقتی کودک بودی، پدرت در اتاقی که گهواره تو در آن بود، این بحث را برای عده ای تدریس می کرد  و در خواب و بیداری، حافظه تو این مطالب را ضبط کرده است. نگاهی دیگر به حقوق فرزندان: 47.

یکی از عالمان اسلامی می فرمود: روزی یک مرد صابئی به من گفت: اسلام را به من تعلیم بده تا مسلمان شوم، من علت را از او پرسیدم گفت: از کودکی به اسلام علاقه داشتم و هرگاه از محله مسلمانان می گذشتم و صدای اذان را می شنیدم ، احساس خوبی داشتم .

نیرویی مرا چنان به طرف خود می کشید که از رفتن باز می ماندم و به اذان گوش می دادم، و این امر باعث شد که در باره اسلام تحقیق کنم و به حقانیت آن پی ببرم .

من از وی خواستم مادرش را نزد من بیاورد ، از مادرش پرسیدم: آیا درزمان حمل و یا کودکی او کاری کرده اید که سرانجامش این چنین شد؟

فکر کرد و گفت: همسایه ما مردی روحانی بود وقتی بچه ام متولد شد، نزد ما آمد و یچه را در دامان خود نشاند و در گوش راست و چپ وی چیزی خواند که من نفهمیدم چه بود.

من گفتم : فهمیدم چه بود ، این همان اذان واقامه است که در اسلام آمده، و در بدو تولد کودکان در گوش راست و چپ آنها می خوانند. هشدارهای تربیتی: (علی اکبر مظاهری) 38.

 

زمان گفتن اذان در گوش فرزند:

عن الامام الصادق عليه السلام:  و أذِّن في اُذُنِهِ اليُمنى و أقِم فِي اليُسرى ، تَفعَلُ بِهِ ذلِكَ قَبلَ أن تَقطَعَ سُرَّتَهُ ؛ فَإِنَّهُ لا يَفزَعُ أبَدا ، و لا تُصيبُهُ اُمُّ الصِّبيانِ .  

امام صادق عليه السلام ـ در بيان آنچه هنگام ولادت ، شايسته است ـ : در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگو . اين كار را پيش از بُريدن ناف انجام بده كه [در اين صورت] هرگز ترسان نمى شود و دچار [بيمارى] امّ صبيان نمى گردد

إنَّ النّبيَّ صلى الله عليه و آله أذّنَ في اُذنِ الحسنِ عليه السلام بالصَّلاةِ يومَ وُلدَ .

بنابراین، اذان و اقامه گفتن در گوش کودک از سه جهت می تواند تأثیر تربیتی داشته باشد: نخست، تأثیرات جسمی و ایمنی از بیماری هایی که ممکن است کودک به آنها دچار شود. دوم، تأثیرات معنوی و آرامش روحی که با دوری شیطان برای کودک حاصل می شود. سوم، تأثیرات آموزشی که کودک با مفاهیم اعتقادی و مذهبی آشنا می شود و در آینده به این مفاهیم انس و علاقه بیشتری پیدا می کند.

 

 

 

 (تربیت فرزندان وگامهای اولیه آن)

مهمترین اولویت در آیین فرزند داری و تعامل با فرزندان ، توجه به تربیت و نوع پرورش آنها  است ، چرا که عمده ارزشمندی فرزندان و فرزند دار شدن به خاطر تربیت و صالح بودن فرزند است، وگرنه اینگونه نیست که فرزند هرگونهن باشد ارزش داشته باشد و صلاحیت و شایستگی او تاثیری نداشته باشد.

از این رو در روایات به طور مکرر و فراوان به ولد صالح تاکید شده است.

عن أبي عبد الله عليه السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله : الولد الصالح ريحانة من الله قسمها بين عباده وإن ريحانتي من الدنيا الحسن والحسين،  سميتهما باسم سبطين من بني إسرائيل شبرا وشبيرا . الكافي: 6/ 2.

 

فرزند صالح نشانه سعادتمندی است:

عن أبي عبد الله عليه السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله : من سعادة الرجل الولد الصالح . الكافي  ج 6  ص 3.

وقال الصادق عليه السلام : " ميراث الله من عبده المؤمن الولد الصالح يستغفر له . من لا يحضره الفقيه  ج 3  ص 481.

 

گام اول در تربیت فرزند

اظهار محبت از شیوه های تربیتی کودکان

از آنجایی که تربیت یک امر تدریجی و آموزشی است ، لذا بایستی در مسیر تربیت فرزندان گامهای مترتبی برداشت تا به نتیجه رسید.

رشد معنوی و تربیت اخلاقی مستلزم پرورش سالم عواطف کودک است. در این زمینه نیز روایات بسیاری وارد شده است؛ امام صادق(علیه السلام) فرموده اند: اِنَّ اللّه لَیَرحَمُ العَبدُ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِه. من لا يحضره الفقيه  ج 3 ص 482.

همانا پروردگار بنده اش را به دلیل زیادی مهرورزی نسبت به کودک خود می بخشاید.

عن أبي عبد الله ، عن أبيه ( عليهما السلام ) قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله : إذا أحب أحدكم صاحبه أو أخاه فليعلمه . المحاسن  ج 1  ص 266.

 

هم چنین از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) روایت شده است:

مَن قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً وَ مَن فَرَّحَه فَرَّحَهُ اللّهُ یَوم القِیَامَةِ؛

هر کس فرزند خود را ببوسد خدا بر او پاداشی می نویسد وهر کس فرزندش را خوشحال کند خدا او را در روز رستاخیز شاد می گرداند.

و در جای دیگری فرموده اند: اُحِبُّوا الصِّبیَانَ وَ ارْحَمُوهُم؛

کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنان مهربان باشید.

همچنین روایت شده است که روزی مردی خدمت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) رسید و عرض کرد: ای رسول خدا! من ده فرزند دارم ولی هرگز کودکانم را نبوسیده ام. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: کسی که رحم نکند [مورد]رحم [واقع [نمی شود.

 

رعایت اعتدال در اظهار محبت به فرزندان

با این که در اسلام درباره اظهار علاقه نسبت به کودکان سفارش شده است اما این مهرورزی و علاقه نباید مَصالح واقعی را تحت الشعاع قرار بدهد، بلکه می باید با اظهار محبتِ مهارشده، با کودکان رفتار کرد. زیرا در برخی از موارد، اظهار محبتِ بی حساب، باعث فدا شدن مصالح بزرگتری می شود و یا موجب سوء استفاده کردن کودک و در اصطلاح عامیانه «لوس» شدن او می گردد.

امام باقر(علیه السلام) در این راستا می فرماید:  شَرُّ الابَاءِ مَن دَعَاهُ البِرُّ اِلَی الاِفرَاطِ وَ شَرُّ الاَبنَاءِ مَن دَعَاه التَّقصِیرِ اِلَی العُقُوقِ؛ بدترین پدران کسانی هستند که د رنیکی و محبت به فرزندان دچار افراط می شوند.

 

افراط و تفریط در همه امور نامطلوب است

نهج البلاغة - خطب الإمام علي (ع) ج 4  ص 28.

وقال عليه السلام : هلك في رجلان محب غال  ومبغض قال .

 

اظهار محبت امام علی(ع) به فرزندش امام حسن(ع)

ووجدتك بعضي بل وجدتك كلي حتى كأن شيئا لو أصابك أصابني ، وكأن الموت لو أتاك أتاني ، فعناني من أمرك ما يعنيني من أمر نفسي فكتبت إليك  مستظهرا به إن أنا بقيت لك أو فنيت. نهج البلاغة : نامه 31.

 

 

 (تکریم و شخصیت دادن به فرزندان در مسیر رشد)

همانگونه که می دانیم تربیت یک امر تدریجی و مرحله ای است و باید در طول مراحل رشد و کمال جسمانی ، به طور متناسب با اقتضای سن و عمر فرزند در نظر گرفت و مورد توجه قرار داد، چرا که تربیت فرزندان مروبط به یک مرحله از زندگی آنان نیست ، نوزادی و کودکی اقتضایی برای تربیت دارد که در خطبه قبل مرتبط با موضوع بیان داشتیم و نوجوانی و کودک د رحال رشد نیز اقتضایی دیگر دارد و آن نیز شایسته است مورد توجه دقیق تر و بهتر از دوران کودکی قرار گیرد، و آن عبارت است از تکریم و شخصیت دادن به فرزند.

یعنی والدین و افراد پیرامونی فرزند بایستی در اموری که در زندگی می گذرد مطابق اقتضائات سنی فرزندان ، نسبت به نقش آفرینی آنان اقدام کنند و طوری رفتار نمایند که فرزند نیز احساس شخصیت کند و نه احساس سرخوردگی.

این جهت در رفتار حضرات معصومین به طور واضح و روشن قابل مشاهده است که در این جا به نمونه هایی از آن می پردازیم.

 

سلام کردن به کودکان در حال رشد:

عن الحسين بن مصعب ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : سمعت أبي يحدث عن أبيه ، عن جده عليهم السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله : خمس لا أدعهن حتى الممات الاكل على الحضيض مع العبيد ، وركوبي الحمار مؤكفا  وحلب العنز بيدي ، ولبس الصوف ، والتسليم على الصبيان لتكون سنة من بعدي . الأمالي الصدوق،  ص 130. الخصال  ص 271.

 

برخواستن در مقابل فرزندان به نشانه احترام و تکریم

مناقب ابن شهرآشوب : الخركوشي في شرف النبي ( صلى الله عليه وآله ) ، عن عبد العزيز بإسناده ، عن النبي ( صلى الله عليه وآله ) أنه كان جالسا فأقبل الحسن والحسين فلما رآهما النبي ( صلى الله عليه وآله ) قام  لهما واستبطأ بلوغهما إليه ، فاستقبلهما وحملهما على كتفيه ، وقال : نعم المطي مطيكما ونعم الراكبان أنتما وأبوكما خير منكما . بحار الأنوار  ج 43 ص 285.

 

اجازه گرفتن پیامبر از نوجوان برای احترام به پیران

عن سهل بن سعد الساعدي رضي الله عنه ان رسول الله صلى الله عليه وسلم أتى بشراب فشرب منه وعن يمينه غلام وعن يساره الأشياخ فقال(ص) للغلام:  أتأذن لي ان أعطى هؤلاء؟

 فقال الغلام: لا والله يا رسول الله! لا أؤثر بنصيبي منك أحدا.

 قال فتله رسول الله صلى الله عليه وسلم في يده . صحيح البخاري ج 3 ص 100.

 

 

 

عقب نراندن فرزندان از صف های نماز جماعت

الحسين بن محمد ، عن معلى بن محمد ، عن الوشاء ، عن المفضل بن صالح ، عن جابر ، عن أبي جعفر ( عليه السلام ) قال : سألته عن الصبيان إذا صفوا في الصلاة المكتوبة قال : لا تؤخروهم  عن الصلاة المكتوبة وفرقوا بينهم . الكافي  ج 3  ص 409.

 

پرسیدن از فرزندان نسبت به علت کاری که انجام می دهند نشانی از تکریم آنان است

عن علي بن إبراهيم رفعه ، عن محمد بن مسلم قال : دخل أبو حنيفة على أبي عبد الله ( عليه السلام ) فقال له : رأيت ابنك موسى يصلي والناس يمرون بين يديه فلا ينهاهم وفيه ما فيه.

فقال أبو عبد الله ( عليه السلام ) : ادعوا لي موسى. فدعى فقال له : يا بني إن أباحنيفة يذكر أنك كنت صليت  والناس يمرون بين يديك ، فلم تنههم ، فقال (ع): نعم يا أبت إن الذي كنت أصلي له كان أقرب إلى منهم ، يقول الله عز وجل " ونحن أقرب إليه من حبل الوريد "  قال : فضمه أبو عبد الله ( عليه السلام ) إلى نفسه ثم قال : يا بنى بأبي أنت وأمي يا مستودع الاسرار . وسائل الشيعة ج 5 ص 135.

 

 

 

 (برابری، تشویق و تنبیه، همراهی با فرزندان)

در تربیت فرزندان گامهای متعددی از سوی والدین باید برداشته شود تا به نتیجه مورد توقع اسلام و مربیان درجه اول در دین اسلام که همان حضرات معصومین باشند برسد.

این چنین که ما فرض کنیم با یک عمل و با نمایه کردن و رفتار نسبت به یک نوع عمل می توانیم فرزندمان را به تربیت مطلوب خود و مطلوب اسلام برسانیم، بسی سخت در اشتباهیم و به هیچ نتیجه ای دست نخواهیم یافت، چرا که تربیت فرزندان یک مجموعه پیچیده و در تنیده و ترکیب یافته است که به تدریج نیز حاصل خواهد شد.

از این رو بایستی به گامهای متعدد تربیت فرزند آشنایی داشته باشیم تا عملکرد تربیتی ما مطابق اسلام باشد، پس به برخی از گامها اشاره می نماییم.

1 برقراری مساوات و برابری میان فرزندان و پرهیز از بی عدالتی ها رفتاری:

در اسلام به این مطلب بسیار سفارش شده است که میان فرزندانتان مساوات برقرار کنید یعنی همه را به یک نگاه بنگرید حتی در محبت ها و مسئولیت دادن ها و بازخواست کردن ها نیز این چنیین باشد چرا که توجه به این اصل عامل تربیت است و بی توجهی به آن عامل برانگیختن حسادت و حس دشمنی و عداوت میان فرزندان خواهد شد.

قال علي‏عليه السلام: أبصر رسول اللّه‏صلى الله عليه وآله وسلم رجلًا له ولدان فقبّل أحدهما وترك الآخر. فقال‏صلى الله عليه وآله وسلم: فهلّا واسيت بينهما. البحار: ج 71 ص 84 س 11.

 

 رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : اتقوا الله واعدلوا في أولادكم. ميزان الحكمة  ج 4  ص 3673.

 

عن رسول الله( صلى الله عليه وآله ) : إن لهم عليك من الحق أن تعدل بينهم ، كما أن لك عليهم من الحق أن يبروك.

 

عن رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : ساووا بين أولادكم في العطية ، فلو كنت مفضلا أحدا لفضلت النساء.

 

النعمان بن بشير قال: أعطاني أبي عطية ، فقالت أمي عمرة بنت رواحة : لا أرضى حتى تشهد النبي ( صلى الله عليه وآله وسلم ).

فأتى النبي فقال : إني أعطيت ابني من عمرة عطية،  فأمرتني أن أشهدك ، فقال : أعطيت كل ولدك مثل هذا ؟

قال : لا ، قال : فاتقوا الله واعدلوا بين أولادكم ، لا أشهد على جور. ميزان الحكمة  ج 4  ص 3673.

 

آیا مساوات با تشویق و تنبیه منافات ندارد؟ آیا خوب و بد در نظر والدین باید یکی باشند؟

پرواضح است که این چنین برداشتی صحیح نیست و هرگز دین اسلام به دنبال این نیست که تنها برابری برقرار شود و هیچ کسی بر دیگری امتیاز نداشته باشد، بلکه به دنبال این است که اولا: امتیازات بدن حساب داده نشود و برابر استحقاق باشد و ثانیا: امتیازات عامل برانگیختن حس حسادت افراد نگردد، و در غیر این دو صورت تشویق و تنبیه یک از اهرم های واقعی و دینی و بشری است.

امام علي(ع) در فرمان حكومتي خود نیز به همین اصل اشاره نموده و به مالك اشتر مي نويسد:  لا يكونن المحسن والمسئ عندك بمنزلة سواء ، فإن ذلك تزهيد لأهل الإحسان في الإحسان ، وتدريب لأهل الإساءة على الإساءة ، فألزم كلا منهم ما ألزم نفسه أدبا منك. (نهج البلاغه: نامه 53)

اي مالك ! هرگز نيكوكار و بدكار نزد تو يكسان و در يك جايگاه نباشند چرا كه پي آمد اينكار بي رغبتي نيكوكاران در امر نيكوكاري و ورزيدگي و شوق بدكاران براي بد ي است.

پس با توجه به این مطلب، باید مرقب بود که در مسیر تربیت فرزندان به دادن امتیازات غلط و بی دلیل و صرفا به جهت علاقه فردی مبتلا نشویم ، و از سوی دیگر نیز حس حسادت و عداوت را در آنها بر نیانگیزانیم.

الإمام الباقر ( عليه السلام ) : والله إني لأصانع بعض ولدي واجلسه على فخذي ، وأكثر له المحبة ، وأكثر له الشكر ، وإن الحق لغيره من ولدي ، ولكن محافظة عليه منه ومن غيره ، لئلا يصنعوا به ما فعل بيوسف وإخوته.  و ما انزل الله تعالی  سوره یوسف الا امثالا لکی یحسد بعضنا بعضا و کما حسد یوسف اخوته و بغوا علیه. مستدرک الوسایل: 15/172.

 

رعايت تناسب تشويق با عمل و پرهيز از زياده روي:

در همه چيز رعايت تناسب مطلوب است و از جمله آنها در مسايل تربيتي است كه بايستي تشويق نيز متناسب عمل و رفتار باشد و نه بدون حد و مرز زيرا تشويق و تمجيد بدون حد و مرز در روش هاي تربيتي نتيچه معكوس خواهد داد و به افراط و تفريط منجر مي گردد.

قال الامام علي (ع) : الثناء بأكثر من الاستحقاق ملق والتقصير عن الاستحقاق عي وحسد.  نهج البلاغة.

امام علي(ع) فرمود: ستايش بيش از حد استحقاق و شايستگي نوعي تملق است و كم گذاشتن و كوتاهي نسبت به حد استحقاق نوعي ناتواني يا حسادت است.

تشويق بي مورد و بدون استحقاق علاوه بر عكس العمل نامطلوب د رروش ها  مسايل تربيتي نوعي حكايت از ناداني و محروميت ا زعقل و انديشه نيز مي نمايد زيرا اين كار رفتار غير عاقلانه است.

امام علي(ع) فرمود:  أكبر الحمق الاغراق في المدح و الذم . عيون الحكم والمواعظ :  ص 118.

بزرگترين ناداني زياده روي در ستايش و يا بدگويي است.

 

تشويق خوبان نوعي تنبيه بدها است:

تشويق علاوه بر اثر مثبتي كه روي فرد تشويق شونده مي گذارد مي تواند كار تنبيه را هم براي فرد مستحق تنبيه انجام دهد.

امام علي (ع) فرمود: ازجر المسئ بثواب المحسن  . ميزان الحكمة : ج 1 ص 58.

يعني فرد بدكار رابا تشويق فرد نيكوكار  ا زكار بدش بازدار.

 

 

 (تربیت عبادی فرزندان)

فرزندان همانند گلهای روییده در زندگی انسان هستند که در همه بخش های کاشت و داشت و برداشت نیازمند تربیت هستند ونمی شود که تنها به یک بخش آن توجه کرد و بخش های دیگر را رها ساخت، چرا که تربیت فرزندان یک پدیده مرکبی تشکیل یافته از اجزاء گوناگون است و وقتی همه با هم باشند اثرگذار  خواهد بود.

يكي از مهم‌ترين اجزاء این مرکب یعنی تربيت ، عبارت از تربیت دینی و در میان موارد تربیت دینی ، آنچه بسیار مهم است تربيت عبادي در دوران كودكي است. اين نوع تربيت كه شامل پرورش بعد معنوي و ايجاد زمينة ارتباط با خداوند است، بسيار مورد تأكيد پيشوايان ديني(ع) مي‌باشد

به طور كلي، تربيت عبادي بُعدي از تربيت ديني است كه متربّي را با اعمال و تكاليف عبادي آشنا، و آنان را با انگيزة راسخ، مكلّف به انجام آن مي‌كند.

بحث تربيت عبادي يكي از مهم‌ترين مسائل در محافل علمي و آموزشي در جامعة ديني است، كه توجه بسياري از پدران و مادران دين‌مدار و مربيان متعهّد و دل‌سوز را به خود جلب كرده است. از سوي ديگر، تربيت عبادي دنباله و مكمّل تربيت اعتقادي است و تربيت اعتقادي بدون آن بار ارزشي ندارد؛ زيرا لازمة شناخت يك دين، عمل به آموزه‌هاي آن است.

 تربیت عبادی از چه زمانی شروع می شود؟

کارشناسان تعليم و تربيت در مورد نقطة شروع پرورش مذهبي و آموزش برنامه‌‌هاي معنوي و تعليمات ديني، دو نظر بيان كرده‌اند:

1 - گروهي بر این باورند که كودك تا به حدّ بلوغ و رشد نرسد، استعداد درك آموزش‌هاي ديني را ندارد و نبايد تحت تربيت ديني قرار گيرد؛ و بنابر این سن تربیت عبادی را سن بلوغ می دانند.

2 - گروه ديگري عقيده دارند كه اطفال نيز لياقت و استعداد آن را دارند كه تحت تربيت ديني قرار گيرند و نیازی نیست تا منتظر رسیدن به سن بلوغ باشیم.

3 - در تفكر اسلامي، انسان از همان ابتدای به دنیا آمدن بایستی مورد تربیت عبادی و دینی قرار گیرد البته نه به این معنا که کودک از همان ابتدای کودکی عبادت های متعارف را انجام دهد بلکه به این معنا که والدین موظفند از آن زمان اقدام‌هايی متناسب به عمل آورند، تا كودك از همان زمان آمادگي پذيرش تكاليف الهي را در زمان بلوغ پيدا كند.

غزالي معتقد است: «تربيت ديني بايد از سنين پايين آغاز شود؛ زيرا در اين سن كودك بدون طلب دليل و برهان، ‌آمادة پذيرش عقايد ديني است. از طرف ديگر، نهادينه كردن معاني ديني با تلقين و تقليد آغاز مي‌شود و سپس با توجه به مراحل گوناگون رشد، دستورات مناسب هر مرحله به تدريج عرضه مي‌شود و در پايان به پديد آمدن باورهاي عميق و محكم در ذهن انسان مي‌انجامد.

درآمدي بر تربيت ديني با توجه به پيشرفت ادراکات ديني در کودکان و نوجوانان. نوشته محمدرضا فضل‌الله، ترجمه فرزدق اسدي،مجله  تربيت اسلامي، ش3، ص 139.

اگر چه صحیح است که  بنا بر اساس نظر شرع مقدس اسلام، كودكان تا به سن بلوغ نرسند، تكليفي متوجه آنان نيست؛ اما هنگامي كه به سن تكليف مي‌رسند و با مجموعه تكاليف شرعي مواجه مي‌شوند، در صورت نداشتن آشنايي و آمادگي پيشين، پذيرش و انجام تكاليف ديني براي آنان دشوار مي‌‌باشد و چه بسا رغبتي نسبت به اعمال عبادي از خود نشان ندهند.

همسر امام راحل(ره) می گوید: امام از هفت سالگي در تربيت ديني دقّت داشتند و مي‌گفت: بچه‌ها از هفت سالگي نماز بخوانند بچه‌ها را وادار به نماز كن، تا وقتي نه ساله شدند، عادت كرده باشند. امام در سنگر نماز، دفتر7ص107.

اکثر فقيهان شیعه بر مسئلة آماده‌‌سازي و تمرين كودكان در دوران كودكي نسبت به تكاليف عبادي تأكيد كرده‌اند. و در كتاب‌هاي فقهي بابي با عنوان «احكام ‌الصبي»، به اعمال عبادي كودكان غيربالغ و وظايف والدين در اين رابطه اختصاص داده‌اند، كه از مجموع آنها اين اصل مهم تربيتي استنباط مي‌شود.

 

نمونه هایی ازتوصیه های تربیت عبادی کودکان

عن أبي هارون المكفوف ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) قال : يا أبا هارون إنا نأمر صبياننا بتسبيح فاطمة ( عليها السلام ) كما نأمرهم بالصلاة فألزمه فإنه لم يلزمه عبد فشقي . الكافي  ج 3  ص 343 ح 13.

عن الحلبي ، عن أبي عبد الله عن أبيه ( عليهما السلام ) قال : إنا نأمر صبياننا بالصلاة إذا كانوا بني خمس سنين فمروا صبيانكم بالصلاة إذا كانوا بني سبع سنين ونحن نأمر صبياننا بالصوم إذا كانوا بني سبع سنين بما أطاقوا من صيام اليوم إن كان إلى نصف النهار أو أكثر من ذلك أو أقل فإذا غلبهم العطش والغرث  أفطروا حتى يتعودوا الصوم ويطيقوه فمروا صبيانكم إذا كانوا بني تسع سنين بالصوم ما استطاعوا من صيام اليوم فإذا غلبهم العطش أفطروا . الكافي ج 3 ص 409 ح 1 .

عن الحلبي ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام )  قال : إنا نأمر صبياننا بالصيام إذا كانوا بني سبع سنين بما أطاقوا من صيام اليوم فإن كان إلى نصف النهار وأكثر من ذلك  أو أقل فإذا غلبهم  العطش والغرث أفطروا حتى يتعودوا الصوم ويطيقوه فمروا صبيانكم إذا كانوا أبناء تسع سنين بما أطاقوا من صيام فإذا غلبهم العطش أفطروا . الكافي  ج 4  ص 124ح 1.

عن العمركي عن علي بن جعفر عن أخيه موسى ( ع ) قال : سألته عن الغلام متى يجب عليه الصوم والصلاة ؟ فقال : إذا راهق الحلم وعرف الصلاة والصوم . الاستبصار: 1 ص 409 ح  1.

عن علي ( عليه السلام ) في  حديث الأربعمائة  قال : علموا صبيانكم الصلاة وخذوهم بها إذا بلغوا ثماني سنين . وسائل الشيعة ج 4  ص 20 .

 

ترتیب زمانی آموزش های عبادی

عن عبد الله بن فضالة ، عن أبي عبد الله - أو أبي جعفر - ( عليهما السلام ) ، قال : سمعته يقول : إذا بلغ الغلام ثلاث سنين يقال له سبع مرات : قل لا إله إلا الله ، ثم يترك حتى يتم له ثلاث سنين وسبعة أشهر وعشرون يوما ، فيقال له : قل محمد رسول الله ، سبع مرات ، ويترك حتى يتم له أربع سنين.

ثم يقال له سبع مرات : قل صلى الله على محمد وآله ، ثم يترك حتى يتم له خمس سنين ، ثم يقال له : أيهما يمينك ، وأيهما شمالك ؟

فإذا عرف ذلك حول وجهه إلى القلبة ويقال له : اسجد ، ثم يترك حتى يتم له ست سنين ، فإذا تم له ست سنين صلى وعلم الركوع والسجود ، ثم يترك حتى يتم له سبع سنين ، فإذا  تم له سبع سنين ، قيل : له اغسل وجهك وكفيك ، فإذا غسلهما قيل له : صل ، ثم يترك حتى يتم له تسع سنين ، فإذا تمت له علم الوضوء وضرب عليه ، وأمر بالصلاة وضرب عليها ، فإذا تعلم الوضوء والصلاة غفرالله لوالديه إن شاء الله تعالى.  الأمالي  ص 475، ح 640 .

عبدالله‌بن‌فضاله مي‌گويد: از امام محمد باقر و یا امام صادق(ع) شنيدم كه فرمود:

وقتي كودك به سن سه سالگي رسيد، از او بخواهيد هفت بار «لا اله الاالله» بگويد. سپس او را به حال خود واگذاريد تا به سن سه سال و هفت ماه و بيست روز برسد؛ در اين هنگام به او آموزش دهيد كه هفت بار «محمد رسول الله» بگويد. سپس تا چهار سالگي او را آزاد بگذاريد؛ آن‌گاه از وي بخواهيد كه هفت مرتبه «صلي الله علي محمد و آله» را تكرار نمايد و سپس تا پنج سالگي او را رها كنيد؛ در اين وقت اگر كودك دست راست و چپ خود را تشخيص داد، او را در برابر قبله قرار دهيد و سجده را به او بياموزيد و در سن شش سالگي ركوع و سجود را به او آموزش دهيد. سپس رهايش كنيد تا هفت سال او تمام شود. پس وقتي هفت سال او تمام شد، به او بگوييد صورت و دست خود را بشويد (آمادگي براي وضو). سپس به او بگوييد نماز بخواند؛ آن‌گاه كودك را به حال خود واگذاريد تا نه سال او تمام شود، وقتي تمام شد، در اين هنگام وضو گرفتن صحيح را به او بياموزيد و بر (ترك) آن تنبيه گردد و او را به نماز واداريد و بر (ترك) آن تنبيه گردد. وقتي وضو و نماز را فراگرفت، خداوند، او و پدر و مادرش را مي‌آمرزد؛ ان شاءالله

 

اجتناب از سختگیری در تربیت عبادی:

امام موسی کاظم(ع)در سنین کودکی در خدمت امام جعفر صادق(ع)(پدر ایشان)به نماز ایستاده بودند.اندیشمندی از اهالی شهر نزد آن حضرت بود و دید این فرزند به سوی در باز نماز می‏خواند که کراهت دارد،مسئله را از حضرت صادق پرسید،امام‏ فرمودند: از خود کودک سؤال کنید.!آن اندیشمند رو به کودک‏ خردسال،یعنی امام کاظم(ع)کرد و عرض کرد: چرا رو به در باز نماز می‏خوانید؟ امام کاظم(ع)فرمود:«آن کسی که من به سوی‏ او نماز می‏خوانم از این در به من نزدیکتر است. نرم افزار جامع‏ احادیث نور.

 

 (تربیت آموزشی فرزندان)

یکی از بخش های مهم در تربیت برای همهخ افراد و بویژه برای فرزندان بخش تربیت آموزشی است، یعنی اینکه به فرزندان هر آنچه که مورد نیازشان در زندگی است آموزش داده شود، و به آنها بیاموزیم که چگونه زندگی کنند و چگونه با دیگران معاشرت کنند.

اما این بخش از تربیت می توانند در کلاس های متعددی تامین شود که اولین و آغازین کلاس تربیت و آموزش فرزند خانواده است و فرزند دروس اولیه زندگی را از پدر و مادر و اطرافیانش فرامی گیرد.

اگر زبان والدین عربی باشد، کودک به زبان عربی آشنا می شود، و اگر فارسی باشد، به زبان فارسی و سایر موارد، اگر اهل نماز و دعا و عبادت باشند، باز روی قانون تبعیت کوچکتر از بزرگتر، مُهر را از مقابل والدین برداشته و به تقلید از آنها خم و راست می شود و می بوسد؛ اگر والدین اهل فحاشی و دشنام باشند او نیز دشنام و فحاشی می آموزد.

از همین جهت استس که مولا امیرالمومنین (ع) می‌فرماید: عَلّموا انفُسَکُم و اُهلِیکُم الخَیر و أدَّبوهُم؛  یعنی به خود و خانواده خود خوبی بیاموزید و آنان را تربیت کنید.

اسلام به مسئله تربیت و آموزش فرزندان تا آن حد اهمیت داده که آن را حقّ مسلّم فرزند بر پدر دانسته است. امام سجاد (ع) در رساله حقوق بدین وظیفه خطیر چنین اشاره می فرماید: فاعمل فی امره عمل من یعلم انه مثاب علی الاحسان الیه، معاقب علی الاسائة الیه. مکارم الاخلاق، ص 421، مستدرک الوسائل، ج 15،ص 168.

عمل کن درباره فرزند خویش چون عمل کسی که می داند اگر به فرزند خود احسان کند پاداش داده می شود و اگر بدرفتاری کرد مؤاخذه و عقاب می گردد.

نقش والدین در تربیت فرزندان

رسول اکرم(ص) فرمودند: ما مِن مَولُودٍ یُولدُ علی الفطرة فَأبواهُ یُهوّدانِهِ و یُنصّرانِهِ و یُمجّسانِهِ. صحیح بخاری، جزء 2، باب الجنائز، ص 118.

هر فرزندی بر فطرت توحید و خداپرستی متولد می شود، و این پدر و مادر او هستند که او را یهودی یا مسیحی و یا زردشتی سوق می دهند (و او را از راه فطرت دور می سازند.

 

آموزش کودکان از همان زمان کودکی

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در مورد تربیت از سنین کودکی فرموده اند:  افتحوا على صبيانكم أول كلمة لا إله إلا الله ، ولقنوهم عند الموت لا إله إلا الله ، فإنه من كان أول كلامه لا إله إلا الله وآخر كلامه لا إله إلا الله ثم عاش ألف سنة ما سئل عن ذنب واحد . كنز العمال  ج 16 ص 441

 

قال رسول الله(ص): مَن رَبّی صَغِیراً حَتَی یَقُولُ لااِلهَ اِلاّ اللّه لَمْ یُحَاسِبهُ اللّهُ؛ هر کس فرزندش را از کودکی تربیت کند تا او بتواند بگوید لا اله الا الله، خداوند از او حساب نخواهد کشید.

 

ترتیب زمانی آموزش های فرزند

عن عبد الله بن فضالة ، عن أبي عبد الله - أو أبي جعفر - ( عليهما السلام ) ، قال : سمعته يقول : إذا بلغ الغلام ثلاث سنين يقال له سبع مرات : قل لا إله إلا الله ، ثم يترك حتى يتم له ثلاث سنين وسبعة أشهر وعشرون يوما ، فيقال له : قل محمد رسول الله ، سبع مرات ، ويترك حتى يتم له أربع سنين.

ثم يقال له سبع مرات : قل صلى الله على محمد وآله ، ثم يترك حتى يتم له خمس سنين ، ثم يقال له : أيهما يمينك ، وأيهما شمالك ؟

فإذا عرف ذلك حول وجهه إلى القلبة ويقال له : اسجد ، ثم يترك حتى يتم له ست سنين ، فإذا تم له ست سنين صلى وعلم الركوع والسجود ، ثم يترك حتى يتم له سبع سنين ، فإذا  تم له سبع سنين ، قيل : له اغسل وجهك وكفيك ، فإذا غسلهما قيل له : صل ، ثم يترك حتى يتم له تسع سنين ، فإذا تمت له علم الوضوء وضرب عليه ، وأمر بالصلاة وضرب عليها ، فإذا تعلم الوضوء والصلاة غفر الله لوالديه إن شاء الله تعالى.  الأمالي  ص 475، ح 640 .

عبدالله‌بن‌فضاله مي‌گويد: از امام محمد باقر و یا امام صادق(ع) شنيدم كه فرمود:

وقتي كودك به سن سه سالگي رسيد، از او بخواهيد هفت بار «لا اله الاالله» بگويد. سپس او را به حال خود واگذاريد تا به سن سه سال و هفت ماه و بيست روز برسد؛ در اين هنگام به او آموزش دهيد كه هفت بار «محمد رسول الله» بگويد. سپس تا چهار سالگي او را آزاد بگذاريد؛ آن‌گاه از وي بخواهيد كه هفت مرتبه «صلي الله علي محمد و آله» را تكرار نمايد و سپس تا پنج سالگي او را رها كنيد؛ در اين وقت اگر كودك دست راست و چپ خود را تشخيص داد، او را در برابر قبله قرار دهيد و سجده را به او بياموزيد و در سن شش سالگي ركوع و سجود را به او آموزش دهيد. سپس رهايش كنيد تا هفت سال او تمام شود. پس وقتي هفت سال او تمام شد، به او بگوييد صورت و دست خود را بشويد (آمادگي براي وضو). سپس به او بگوييد نماز بخواند؛ آن‌گاه كودك را به حال خود واگذاريد تا نه سال او تمام شود، وقتي تمام شد، در اين هنگام وضو گرفتن صحيح را به او بياموزيد و بر (ترك) آن تنبيه گردد و او را به نماز واداريد و بر (ترك) آن تنبيه گردد. وقتي وضو و نماز را فراگرفت، خداوند، او و پدر و مادرش را مي‌آمرزد؛ ان شاءالله.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تربیت اخلاقی فرزندان

از آن جهت که تربیت یک منشوری چند ضلعی است و دارای جهات و اضلاع گوناگون است ، یکی از آن چند ضلع ، تربیت اخلاقی فرزندان است، یعنی والدین و جامعه آموزشی اعم از معلم و مربی پرورشی و متولیان امور تربیت جامعه این است که به پرورش فرزندان از جهات تربیتی و اخلاقی همت بگمارند.

چرا که یکی از وظایف مهم پیامبر اسلام در قرآن کریم همزمان با تربیت آموزشی ، و شاید مقدم بر تربیت اموزشی ، تربیت اخلاقی برشمرده است.

هُوَ الَّذِى بَعَثَ فِى الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُواْ عَلَيْهِمْ ءَايَتِهِ‏ى وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَبَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَلٍ مُّبِينٍ . الجمعة:2/62.

در این ایه از سوره جمعه در کنار اینکه وظیفه پیامبر اسلام را برمی شمرد، ترتیب انجام وظیفه را اینگونه بیان می دارد که تلات آیات و قوانین الهی بر آنها، و تزکیه و تربیت (تربیت اخلاقی) و سپس تربیت آموزشی همه از وظایف پیامبر اسلام است.

غزالی در باره تربیت و جهت اخلاقی آن چنین می نویسد: معنی تربیت این است که مربی، اخلاق بد را از آدمی باز ستاند و به دور اندازد و اخلاق نیکو جای آن بنهد. احیاء العلوم: 3/52.

خواجه نصیر الدین طوسی نیز دراین باره چنین می نویسد: تربیت صناعتی است که از طریق آن مدارج عالیه انسانی فراهم می آید و پست ترین مراتب انسانی به کامل ترین رتبه خود می رسند. اخلاق ناصری: 107.

شاید جمله معروف پیامبر اسلام که در مقام بیان هدف بعثت خود از خداوند را تنها تکمیل مکارم اخلاق بر می شمرد (انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) در همین قالب قابل تفسیر و تحلیل باشد.

 

تربیت اخلاقی مکمل تربیت عبادی خواهد بود

در قبل طی مباحثی به عنوان تربیت عبادی مطرح نمودیم که والدین و متولیان امور تربیت باید فرزندان خود را به وظایف عبادی و بندگی خداوند تربیت کنند ؛ شاید به نظر برسد که سوال کنیم: فرق این دو یعنی تربیت عبادی و اخلاقی چیست؟

در پاسخ باید این چنین گفت که در ظاهر این دو در هم تنیده هستند و ارتباط بسیار وثیقی در میان آندو وجود دارد و از جدا نیستند ، اما در واقع دو مقوله جدای از هم هستند که با هم اتفاق خواهد افتاد و د رمشاهده مخاطبان یکی تجلی می کندو

یعنی در تربیت عبادی ، اینگونه است که فرزند را تربیت می کنیم تا نماز خوان بار بیاید و روزه بگیر باشد وواجب خود را ترک نکند و روحیه انجام تکالیف شرعی ار داشته باشد و مرتکب ترک واجب و یا انجام حرام نشود، وقتی فرزند به اینجا برسد که در محیط مدرسه اش نیز نمازش ترک نشود او به تربیت عبادی تربیت شده است اما همین فرزند تربیت یافته به تربیت عبادی ، الزاماتی اخلاقی نیز دارد که نماز او را ارزشمند تر می کند و آن عبارت است ااز اینکه به گونه ای او را تربیت کنیم که با خشوع و خضوع و روحیه تقرب یافتن و اخلاص به درگاه خداوند نماز بخواند نه اینکه تنها به فکر انجام تکلیف خود باشد.

دور بودن انسان نمازخوان از حسادت و کبر و غرور و فخر فروشی و سخن چینی و سایر موار اخلاقی نادرست، را تربیت اخلاقی می نامند.

اینکه برخی انسان ها عبادت می کنند ولی اخلاق اجتماعی خوبی ندارند ، اهل زبان خوش ، روی خوش، قلبی مهربان نیستند نشان از آن دارد که آنها درتریت اخلاقیشان کار نشده است.

امام باقر فرمود: افضل العباده عفه البطن والفرج. برترین عبادت ، عفت دامان و پاکی شکم است. کافی: 2/79.

تلفیق پاکدامنی و شمردن آن در زمره عبادت حکایت می کند که تربیت اخلاقی و عبادی باید با همدیگر باشد.

امام صادق (ع) فرمود: صدقه یحبها الله اصلاح بین الناس اذا تفاسدوا و تقارب بینهم اذا تباعدوا. کافی: 2/209.

پرواضح است که صدقه واجب و یا مستحب یک امر عبادی است کع با تربیت عبادی صورت می گیرد ولی وقتی اصلاح ذات البین و آشتی میان عموم مردم را نیز صدقه می خواند به خاطر تربیت اخلاقی آن است.

 

تربیت اخلاقی انسان را به خدا متوجه می کند به پاداش وی:

تربیت اخلاقی آن است که فرزندان را به گونه ای تربیت کنیم و جامعه به گونه ای باشد که اهل شکر به درگاه خداوند و اهل احترام به همگان باشد.

محمّد بن يعقوب الكلينيّ، كرّم اللّه وجهه، عن حميد بن زياد، عن الحسن بن محمّد بن سماعة، عن وهيب بن حفص، عن أبي بصير، عن أبي جعفر، عليه السلام، قال: كان رسول اللّه، صلّى اللَّه عليه و آله، عند عائشة ليلتها، فقالت: يا رسول اللَّه لم تتعب نفسك و قد غفر اللّه لك ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر؟ فقال: يا عائشة، ألا أكون عبدا شكورا؟

قال: و كان رسول اللّه، صلّى اللّه عليه و آله، يقوم على أطراف أصابع رجليه، فأنزل اللّه سبحانه و تعالى: «طه‏. ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشقى.

از ابى بصير نقل شده كه فرمود حضرت باقر، عليه السلام: بود رسول خدا، صلّى اللّه عليه و آله، پيش عايشه در شب او، پس گفت: «اى رسول خدا چرا به زحمت مى‏اندازى جان خود را و حال آنكه آمرزيده است خداوند براى تو آنچه پيش بوده است از گناه تو و آنچه پس از اين آيد؟» فرمود: «اى عايشه آيا نباشم بنده سپاسگزار! فرمود حضرت باقر، عليه السلام، و بود رسول خدا، صلّى اللّه عليه و آله، كه مى‏ايستاد بر سر انگشت‏هاى دو پاى خود، پس فرو فرستاد خدا سبحانه و تعالى: طه‏. ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرآنَ لِتَشْقى. (يعنى ای محمد! ما فرو نفرستاديم بر تو قرآن را تا به مشقت افتى. کافی: 2/95.

 

رسول اللّه(ص): بکی شعیب(ع) من حبّ اللّه عزّوجل حتّی عمی فردّ اللّه علیه بصره ثم بکی حتّی عمی فردّ اللّه علیه بصره ثم بکی حتی عمی فردّ اللّه علیه بصره فلمّا کانت الرابعة أوحی اللّه الیه: یا شعیب إلی متی یکون هذا أبداً منک؟ إن یکن هذا خوفاً من النار فقد اجرتک و إن یکن شوقاً إلی الجنة فقد أبحتک.

قال: الهی و سیّدی، أنت تعلم أنّی ما بکیت خوفاً من نارک و لا شوقاً إلی جنتک و لکن عقد حبّک علی قلبی فلست أصبر أو أراک. فأوحی اللّه جل جلاله إلیه: أما إذا کان هذا هکذا فمن أجل هذا ساُخدمک کلیمی موسی بن عمران. کافی: 2/57.

رسول خدا(ص) فرمود: شعیب از محبتی که به خدا داشت چندان گریست که کور شد. خداوند چشمش را به او باز گرداند. آن گاه شعیب مجدداً گریست تا کور شد. خداوند نیز چشمش را به او بازگرداند، ولی باز شعیب گریست تا کور شد. خداوند چشم شعیب را به او باز گرداند. در مرحله چهارم، خداوند به او وحی کرد: ای شعیب، تا کی چنین می گریی؟ اگر گریه ات از ترس آتش است تو را پناه دادم و اگر از شوق بهشت است بهشت را در اختیارت گذاشتم.

شعیب گفت: خدای من، سرورم، تو می دانی که من از ترس آتشِ تو و از شوق به بهشت تو نگریسته ام، ولی محبت تو با دلم پیوند خورده است. پس نمی توانم تحمل کنم مگر این که تورا ببینم. خداوند به شعیب وحی کرد: حال که چنین است، به همین دلیل، کلیم خودْ موسی بن عمران را خدمتگزارت قرار می دهم.

 

 

 

 

 

 

 



Share
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب
صفحه اصلی | تماس با ما | آرشیو مطالب | جستجو | پيوندها | گالري تصاوير | نظرسنجي | معرفی استاد | آثار و تألیفات | طرح سؤال | ایمیل | نسخه موبایل | العربیه
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه