خطبه اول: 95/2/10

توصیه به تقوی:

 قال الامام على بن ابى طالب8: ايَسرّك ان تكون من حزب الله الغالبين؟

 اتّق الله سبحانه و احسن فى كلّ امورك؛ فانّ الله مع الذين اتّقوا والذين هم محسنون.   غرر الحكم: ح 2828.

 امام على بن ابى طالب فرمود: آيا خوش دارى كه از حزب ظفرمند و پيروز خداوند باشى؟

 از خداى سبحان پروا دار و تقوى پيشه كن، و در همه كارهايت نيكو عمل كن؛ زيرا كه خداوند با كسانى است كه تقوا پيشه كرده‏اند و آنان كه نيكو كارند.

توضيح:

 در اين روايت علوى، امير بيان على براى اينكه انسانها در گروه‏هاى الهى و خدايى قرار بگيرند و هميشه نيز پيروزمند باشند، دو راه را پيشنهاد مى‏كند، يكى رعايت تقواى الهى و پرهيز از گناه و معصيت و توجه به سوى خداوند عزّ وجل با حال عبادت و بندگى و ديگرى احسان و نيكى در رفتار و اعمال فردى و اجتماعى.

 نكات قابل توجه:

 1 -  اينكه مطالبه پيروزى و ظفر مندى از جمله مطالبات طبيعى افراد در جامعه است، و همه مى‏خواهند به پيروزى دست بيابند، و هيچ كس شكست را دويت ندارد.

2 -  اينكه پيروزى حقيقى تنها در گرو اراده خداوند عزّ و جل است، و هر كسى غير از اين مى‏انديشد، به خطا رفته است، و پيروزى حقيقى را مطالبه نمى‏كند، پس مطالبه پيروزى حقيقى تنها بوسيله در راه خداوند قرار گرفتن تحصيل مى‏شود، به همين جهت امام على بن ابى طالب مى‏فرمايد مى‏خواهى در حزب پيروزمند خدا باشى؟

3 -  قرآن كريم دو راه را به جامعه اسلامى نشان مى‏دهد كه يكى به سعادت و پيروزى ختم مى‏شود و ديگرى به ظلالت و گرفتارى‏ها.

به ياد خدا بودن و خدا باور بودن مايه آرامش وپيروزي انسان در حيات دنيوى و اخروى خواهد بود.

(الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَل-ِنُّ الْقُلُوبُ) الرعد: 28/13.

 همان كسانى كه ايمان آورده‏اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مى‏گيرد. آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مى‏يابد.

راه دوّم كه در برابر اين راه قرار دارد فراموش كردن و روى گرداندن از خداوند و ياد خداوند است، يعنى خداوند محور و خدا باور نباشد كه موجب تنگى وگرفتارى در زندگى خواهد شد، و اين جز شكست چيزى را براى وى به ارمغان نخواهد آورد.

(وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِى فَإِنَّ لَهُ‏و مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ‏و يَوْمَ الْقِيَمَةِ أَعْمَى)

طه: 124/20.

 و هر كس از ياد من دل بگرداند، در حقيقت، زندگى تنگ و سختى خواهد داشت، و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى‏كنید.

 4 -  معيّت و همراهى خداوند با اين گروهى كه اهل تقوا و احسان و نيكى هستند، به خودى خود مايه سعادت و بهروز آنها خواهد شد.

تقوا مايه محبوبيت انسان در ميان جامعه مى‏شود.

قال الصادق(ع)...والمتقى محبوب عند كل فريق.  بحار الانوار: 294/67.

امام صادق فرمود:...و متقى و پرهيزگار نيز در نزد همه محبوب و دوست داشتنى است.

تقوا مايه نيرومندى و برخودارى از امنيت انسان مى‏گردد.

قال رسول الله: من اتقى الله عاش قويا و سار فى بلاد عدوه آمنا.

 بحار الانوار: 283/67 ح 5.

پيامبر اعظم فرمود: هر كس كه تقوا پيشه كند، زندگى توانمندى خواهد داشت، و در منطقه دشمنهم اگر زندگى كند در امنيت بسر خواهد برد.

احسان و نيكى مايه جلب توجه دلها مي شود:

پيامبر اعظم فرمود: جبلت القلوب على حب من احسن اليها و بغض من اساء اليها. فقيه: 381/4، ح 5826.

دلها روى مى‏آورند به سوى دوستى و محبّت كسى كه به آنها احسان و نيكى كرده است، و همچنين به سوى بغض و كينه كسى كه به آنها بدى كرده است.

احسان و نيكى مايه رشد و ارتقاء پاداش عمل مى‏شود.

عن ابى عبد الله: اذا احسن العبد المومن ضاعف الله له عمله بكل حسنة سبعمائة ضعف، و ذلك قوله عزّ و جلّ: (والله يضاعف لمن يشاء).  ثواب الاعمال: 168.

امام صادق فرمود: هر گاه كه بنده مومن به كسى احسان كند، خداوند عزّوجل عمل و كار او را در برابر هر احسان و نيكى اش هفتصد برابر افزايش مى‏دهد، و اين معنى و مفهوم همان آيه شريفه است كه مى‏فرمايد: خداوند پاداش عمل هر كسى را بخواهد مضاعف مى‏گرداند.

خطبه دوم: 95/2/10

توصیه مجدد به تقوی:

مناسبتها:

1 - روز 10 اردی بهشت روز ملى خليج فارس‏ و سالروز آغاز عمليات بيت‏المقدس(1361 ه.ش)

2 - روز 11 اردی بهشت روز جهانى كار و كارگر.

3 - روز 12 اردی بهشت سالروز شهادت علامه استاد مرتضى مطهرى فریمانی(1358 ه.ش)

و روز معلم‏ و روز عقيدتى - سياسى در سپاه و بسيج

4 - روز 14 اردی بهشت برابر با 25 ماه رجب سالروز شهادت حضرت امام موسى كاظم(ع) (183 ه. ق).

5 - روز 15 اردی بهشت  برابر با 26 رجب سالروز وفات حضرت ابوطالب (ع).

6 - روز 16 اردی بهشت  برابر با 27 رجب مبعث پیامبر اسلام (ص).

7 - امنيت اخلاقى و اجتماعى خاستگاه عمومى

امروز در فضایی قرار داریم که برخی ارزش ها، به نوعی ضد ارزش تلقی می شود و برخی معروف ها ، منکر به حساب می آید.

در هنگامه‏اى كه برخى منكرات، معروف و معروفات، منكر و وقيحانه قبح گناه و معصيت آن‏هم با ژستى اتوكشيده و روشنفكر مأبانه شكسته مى‏شود.

در زمانه‏اى كه النصيحة لأئمة المسلمين و نقد منصفانه اربابان سياست و قدرت به ناحق تندروى و تخريب تعبير مى‏گردد و البته با وضعيتى كه برخى جرائد و صاحبان قلمهاى مرموز در شكستن حريم شرع و حلال و حرام خدا و عادى‏سازى بى‏پروايى و بى‏حيايى با هم مسابقه گذارده‏اند.

در حال و هوایی قرار داریم که برخی ها حمل کردن بعضی از حيوانات به‏ويژه سگهاى وارداتى از غرب و اروپا را یم ارزش تلقی میکنند.

در اوضاع وانفسايى قرار داریم كه دو فريضه الهى امر بمعروف و نهى از منكر به فراموشى سپرده شده و قانون مصوب مجلس شوراى اسلامى در اين خصوص هنوز از خان اول عبور نكرده است.

بالأخره در شرايط پسابرجامى برخی از رفتارها در رفت و آمد ها که از سوی غربی ها صورت میگیرد، که البته ف ینفسه کار خوبی است اما گاهی از سوی بعضی ها از مسئولین و غیر مسئولین به گونه ای رفتار و برخورد می کنند که این برداشت به ذهن انسان می آید که امنيت سرمايه‏گذارى بر امنيت اخلاقي در جامعه رجحان دارد. که این نکته از جمله نگرش های بسیار غلط از نگاه اسلام و قرآن است.

آلودگى‏هاى صوتى و كشف حجاب در خودروها و پوششهاى زننده و به دور از شأن جامعه اسلامى و پارتى‏هاى شبانه و مجالس لهو و لعب و ترويج موسيقى و هنر غيرحرفه‏اى سوسول‏مأبانه تجدد و عين فرهنگ تلقى گردد.

در این فضای بیان شده چیزی که بر زمین مانده تأكيدات امام خامنهاي(مدظله العالي) در خصوص مقابله و مبارزه با آسيبهاي اجتماعي است.

حالا وقتی پلیس امنیت اخلاقی به راه می افتد می بینیم که حمله و تهاجم ناجوانمردانه به طرح قانونى و ضرورى امنيت اخلاقى صورت می گیرد.

و وما نمی دانیم چه توجيهي جز اهداف و اغراض سياسي ميتواند داشته باشد؟!

وقتى مسؤولان امر بدون توجه به رسالت و سوگندى كه در برابر قرآن و وجدان عمومى مردم مسلمان و پاك‏سرشت ايران اسلامى مبنى بر پاسداشت از آرمانهاى دينى و اخلاقى و فرهنگى و انقلابى جامعه خورده‏اند، حاضرند براى رونق بازار سياست و جلب رأى و نظر طيفهاى خاصى از مردم، حريم خصوصى و عمومى را به‏لحاظ مصداق و مفهوم خلط كرده و به‏جاى ملاحظه و تعصب نسبت به فرهنگ عمومى و خاستگاه اكثريت متدين و انقلابى، حرفهاى ناصوابى بر زبان برانند، چه انتظار از فرنگ‏برگشته‏هاى بيگانه‏پرست!

چه انتظار از كينه‏توزان فتنه 88 و اهالى نفاق مدرن و مارهاى خوش خط و خال مرتجع كه چشم به سرخطهاى نظام سلطه و فلسفه و فرهنگ بيگانه دوخته‏اند؟! آنچه قابل تأمل است اين است كه درست در هنگامى كه بسيارى از مردم ايران به‏ويژه جوانان پرشور و با انگيزه در همايشهاى معنوى اعتكاف در جاى جاى كشور مشغول خلق جلوه‏هاى ماندگارى از عظمت روحى و معنوى جامعه ايرانى بودند در برخى جرائد و مطبوعات و رسانه‏ها، شاهد پنجه انداختن‏هاى ناجوانمردانه به مردان مرد عرصه امنيت اخلاقى، بوديم كه جاى بسى تأسف دارد.

البته عناصرى كه در حوزه امنيت اخلاقى انجام وظيفه مى‏نمايند كاملاً توجيه به كم و كيف مأموريت خويش هستند و به‏ويژه با شيوه تذكر لسانى و برخوردهاى هدايتى و ارشادى مفيد و محترمانه و منطقى اثرگذارى مثبت و مفيد را هدف قرار دادهاند و از آن‏جا كه طينت بسيارى از اشخاصى كه بر حسب ظاهر رعايت ضوابط و اصول اخلاقى حاكم بر جامعه را نمى‏نمايند به فضل الهى پاك و داراى زمينه پذيرش كلام حق و سخن خيرخواهانه هستند، مجريان طرح امنيت اخلاقى كاملاً واقف مى‏باشند كه اگر با زبان نرم و ليّن و از سر صدق و خيرخواهى، رسالت خويش را دنبال نمايند قطعاً مورد اقبال همگان و بلكه حمايت و تشويق آحاد مردم نيز قرار خواهند گرفت.

و البته آنچه نبايد هرگز از آن غفلت نمود اين است كه عزت و عظمت و وحدت و يكپارچگى امروز مردم غيور و سرافراز ايران اسلامى كه الگويى براى امت اسلام و بلكه توده انسانهاى حق‏طلب و آزادى‏خواه جهان گرديده است، مديون پايبندى بر احكام و دستورات الهى و شرع مقدس اسلام مى‏باشد و لذا نبايد جوهره و هويت اصلى ملتى كه به‏دنبال جامعه دينى است نه دين اجتماعى و يا دغدغه حكومت اسلامى را دارد نه اسلام حكومتى و يا انسان دينى آرمان‏ اوست نه دين انسانى، ناديده گرفته بشود.

هرگز فراموش نكرده‏ايم كه دغدغه و فرياد محورى آن پير سفر كرده امام خمينى(ره) و شهداى عظيم‏الشأن انقلاب و نيز توده مردم شريف ايران همواره اصالت بخشيدن به دين و شرع و احكام الهى و رعايت مرزهاى اخلاقى و حلال و حرام در همه شئونات فردى و اجتماعى و مديريتى و زندگى بود و الا اين سؤال به ذهن خطور مى‏كند كه چرا اينهمه شهيد و فرياد و ايثار و ازخودگذشتگى؟!

امنيت اخلاقى و تأمين حداقلهايى براى حاكميت آرامش اخلاق در جابجاى جامعه به‏ويژه در معابر و محافل و اماكن عمومى، كمترين حق توده مردم و جامعه اسلامى از حاكمان و مديران كشورى و اطلاعاتى و امنيتى است و در اين راستا بايد دست يكايك عناصر پليس و فرزندان مخلص ملت در نيروى انتظامى و بلكه سپاه و بسيج را بوسيد كه با كمال اقتدار و احساس مسؤوليت و احترام به آحاد مردم در اجراى طرح امنيت اخلاقى و فرهنگ‏سازى امر به معروف و نهى از منكر مجاهدت مى‏نمايند و قطعاً مأجور عندالله نيز خواهند بود. انشاءالله‏

7 - خداحافظی ا زمردم فریمان پس از قریب به 12 سال

با احتساب روز و ماه و سال ، 11 سال و 2 ماه و 18 روز است که بنده در محضر شما مردم بوده ام و به عنوان خطیب جمعه ا زسوی مقام معظم رهبری به اقامه نماز جمعه و انجام سایر مسئولیت ها دینی و شرعی اشتغال داشته ام.

د رروایت وارد شده که صداقه سنه قرابه، یعنی یکسال دوستی فامیلی است و ما با گذشن این زمان طولانی با همه شما مردم فامیل به شمار می آییم و جدا شدن از فامیلان خوبی همانند شما مردم فریمان بسیار سخت خواهد بود ، اما چه گنیم که تقدیر ما را اینگونه رقم زده اند و کار دنیا ایجاد فراق بین دوستان است.

البته بنده در این مدت قصور فراوانی نسبت به شما مردم داشته ام که از همه شما مردم حلالیت می طلبم و طلب عفو و گذشت می نمایم.

بنده هیج ادعایی در انجام کار های مفید ندارم اگرچه شما مردم همه در این روزها زبان به ستایش هایی گشوده این که بنده لایق هیچکدام از آنها نیستم اما حکایت از خوبی های شما مردم دارد، شما تا امروز مردمی وفادار بوده اید و من هیچ گله ای از هیچ کس ندارم و امیدوارم کسی هم از من گله مند نباشد.

اما اگر کاری به نظر شما خوب آمد و جلوه ای پیدا کرد بدانید اولا به یاری و اراده خداوند بوده و از دعای مقام معظم رهبری بوده است و از همت خود شما مردم. و اگر شما همراهی نمی کردید شدنی نبود.

ولی چنانچه کوتاهی بوده و قصوری وبده که حتما بوده است به خاطر این بوده که مسئولیت های بنده بیش از عرضه این حقیر بوده و از این جهت عرضه انجام کامل مسئولیت را نداشته ام که امید به عفو و گذشت شما دارم .

البته یقین دارم که در این مدت تصمیمی که برای تضییع حق کسی باشد نگرفته ام و یا برای نفع خودم باشد نگرفته ام اگرچه ممکن است چیزی رخ داده لباشد ولی انگیزه خلاف نبوده است.

در پابان از شما مردم تقاضا می کنم همانطوری که با این حقیر صمیمی بوده اید و همراهی کرده اید با هرشخصیتی که پس از این حقیر در این جا قرار خواهد گرفت نیز همراهی کنید.

و تقاضای دوم بنده نیز نکرار سخن آغازین من هست که  پرونده اعمال صالح من بسیار سبک و خالی است و در مقابل پرونده گناه من بسیار سنگین که جسم ناتوان من تاب حسابرسی و پاسخگویی حق الله را ندارد تا چه رسد به حق الناس شما مردم!

لذا از شما می خواهم که مرا حلال کنید تا ذمه من از حق الناس خالی باشد.

در هرکجا که باشم دعاگوی شما خواهم بود.