خطبه اول: 94/12/21
توصیه به تقوی:
قالَتْ فاطمه علیها السلام : حُبِّبَ إ لَیَّ مِنْ دُنْیاكُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللّهِ، وَالنَّظَرُ فى وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْنْفاقُ فى سَبیلِ اللّهِ.
سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است : تلاوت قرآن ، نگاه به صورت رسول خدا، انفاق و كمك به نیازمندان در راه خدا.
موضوع: عبادات شگفت انکیز حضرت فاطمه زهراء(س).
صحيفه ى تاريخ، تا به حال شاهد عبادتهايى بس شگفت انگیز از اولياى الهى بوده است. ولی در ميان تمامى عبادتها، آنچه به صفحات تاريخ زينت و جلوه اى بى نظير بخشيده، عبادتهاى بانوى بزرگوارى است كه در اوج جوانى، مايه ى فخر و مباهات عابدان گرديده است.
اوج عبادت آن حضرت، در آخرين آيات سوره ى آل عمران، از كلام خداوند رحمان، جلوه نموده است: الذين يذكرون الله قياماً و قعوداً و على جنوبهم و يتفكرون فى خلق السموات و الأرض...؛ [ آل عمران (3): 195-191. ] آنان كه خداى را [در همه حال؛] ايستاده، نشسته و خفته بر پهلوهاشان ياد مى كنند و در آفرينش آسمانها و زمين مى انديشند....
اين عابده ى بى همتا، هموست كه در وصف عبادتش چنين آمده است:
در تمام دنيا، عابدتر از فاطمه عليهاالسلام يافت نمى شود؛ او به حدى براى عبادت برپا مى ايستاد كه پاهايش ورم مى كرد. [ قال الحسن البصرى: ما كان فى الدنيا اعبد من فاطمة. كانت تقوم حتى تتورم قدماها. بحارالانوار: ج 43، ص 75، روايت 62.
یا پیامبر اعظم در باره شخصیت عبادی وی فرمود:
رسول الله صلى الله عليه و آله: يا سليمان! ان فاطمة، ملأ الله قلبها و جوارحها إيمانا الى مشاشها تفرغت لطاعة الله. او هر شب بعد از خوابانيدن بچه ها و فراغت از ديگر و وظايف خانه دارى، بر سجاده ى عبادت به نماز مى ايستاد؛ تا جايى كه پاهاى مباركش كبود و متورم مى شد.
اما بشنويم وصف عبادت فاطمه را از زبان ميوه ى دلش، امام حسن مجتبى عليه السلام:
رأيت امى فاطمه قامت فى محرابها ليله جمعتها، فلم تزل راكعة ساجدة حتى اتضح عمود الصبح و سمعتها تدعوا المؤمنين و المؤمنات و تسميهم و تكثر الدعاء لهم و لا تدعو لنفسها بشى ء فقلت لها: يا اماه! لم لا تدعين لنفسك كما تدعين لغيرك. فقالت: يا بنى! الجار ثم الدار. بحارالانوار: ج 43، ص 81، روايت 3، ج 89، ص 313، روايت 19. ]
«در شب جمعه اى، مادرم را در محراب عبادت نظاره مى كردم. تمام شب را به قيام و قعود و ركوع و سجود مشغول بود تا آن گاه كه سپيدى صبح سر زد. مى شنيدم كه مردان و زنان مؤمن را يكايك نام مى برد و فراوان دعايشان مى كند؛ در حالى كه هيچ دعايى براى خود نمى كرد. پس خدمت ايشان عرض كردم: مادر! چرا همان گونه كه براى ديگران دعا مى كنيد، براى خودتان دعا نمى كنيد. فرمود: فرزندم! ابتدا همسايه، سپس خانه.»
آرى، شيوه ى معمول فاطمه به هنگام دعا و نيايش، اين گونه بود. فاطمه هيچ گاه خودش را نمى ديد؛ ايثار محض بود و زيباترين سرمشق بخشش.
واما كيفيت عبادت فاطمه هرگز در عقل و خيال ما نمى گنجد. حال روحى او را در هنگامه ى عبادت، خدا مى داند و بس.
رسول الله صلى الله عليه و آله... اما ابنتى فاطمة... متى قامت فى محرابها بين يدى ربها جل جلاله زهرا نورها لملائكة السماء كما يزهر نور الكواكب لأهل الأرض و يقول الله عز و جل لملائكته: يا ملائكتى! انظروا الى امتى فاطمة، سيدة امائى، قائمه بين يدى يرتعد فرائضها من خيفتى و قد اقبلت بقلبها على عبادتى. اشهدكم انى قد آمنت شيعتها من النار.... امالی صدوق: مجلس 24 /100.
آن گاه كه فاطمه در محراب عبادت، در پيشگاه پروردگار به نماز مى ايستد، نور عبادتش براى ملائكه ى آسمان درخشيدن مى گيرد؛ به سان نور ستارگان براى اهل زمين و خداوند پر عزت و جلالت، خطاب به فرشتگانش مى فرمايد:
ملائكه ى من! بر بنده ام فاطمه، سرور كنيزانم، نظر كنيد؛ بر درگاه من ايستاده در حالى كه بندبند وجودش از خوف من مرتعش و لرزان است و با تمام قلبش به عبادت من روى نهاده است. شما را گواه مى گيرم كه شيعيانش را از آتش، نجات و ايمنى بخشيدم...
اما عبادت فاطمه، از لحاظ كيفيت معنوى، آن چنان بى مانند است كه
[ رسول الله صلى الله عليه و آله... انها لتقوم فى محرابها فيسلم عليها سبعون الف ملك من الملائكه المقربين و ينادونها بما نادت به الملائكه مريم فيقولون: يا فاطمه! ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك على نساء العالمين.... بحارالانوار: ج 37، ص 84، روايت 52 و نيز ج 43، ص 24، روايت 20.
درخشندگى نور آن باعث حيرت و لذت ملائكه ى مقرب الهى مى گردد؛ تا جايى كه هفتاد هزار فرشته از فرشتگان مقرب الهى جملگى بر او سلام و تحيت مى فرستند و به تأييد و تشويق او مى پردازند
آرى، عبادت حضرت زهرا عليهاالسلام موجب بهت، لذت و بهجت فرشتگان مقرب الهى مى شود؛ آن فرشتگانى كه تمام عمر خود را به عبادت گذرانده اند؛ چرا كه عبادت چون غذاى روح آنهاست و اگر لحظه اى خدا را تسبيح و تقديس نكنند، همانند گرسنه اى خواهند بود كه هيچ غذايى ندارد؛ مخلوقاتى كه نه تنها كار خودشان عبادت مداوم است، بلكه در طول تاريخ بشرى عبادت هاى پرشمارى را از انبيا و دوستان خدا ديده اند. چنين موجودات والامقام و عظيمى، وقتى نور عبادت زهرا در آسمان ها درخشيدن مى گيرد به وجد امده و از تعجب در پوست خود نمی گنجند
خطبه دوم:
توصیه مجدد به تقوی:
مناسبتها:
1 - روز شنبه سالروز صدور فرمان امام خميني(ره) مبني بر تأسيس بنياد شهيد انقلاب اسلامي (1358 ه ش)
روز بزرگداشت شهدا
2 - روز 23 اسفند برابر با 3 جمادی الثانیه سالروز شهادت حضرت صدیقه طاهره(س).
3 - روز 25 اسفند سالروز بمباران شيميايي شهر حلبچه توسط رژيم بعث عراق (1366 ه.ش)
4 - روز 26 اسفند سالروز ارتحال حجةالاسلام والمسلمين حاج سيداحمد خميني (1373 ه. ش)
5 - مغالظه ای آشکار در دوران پسا انتخابات در تحلیل نادرست از رای مردم
در جريان جنگ صفين، بعد از كشته شدن عمار ياسر به دست لشكريان معاويه، اضطراب و تزلزلي در لشكريان معاويه بهوجود آمد بهگونهايكه در جنگ با جبهه امير مؤمنان عليهالسلام سستي بهخرج ميدادند، وقتي معاويه علت آنرا جويا شد، از لشكريانش پاسخ شنيد كه: ما اينرا مسلّم ميدانيم كه حضرت رسول اكرم(ص) به عمار فرمودند: «يا عَمّارُ تَقْتُلُكَ الفِئَةُ الباغِيَةُ»؛ اي عمار تو را لشكري كه ظالم و ستمكار است خواهد كشت! و ما تا به حال كه در جبهه تو ميجنگيديم فكر ميكرديم كه بر حق هستيم اما اكنون با كشته شدن عمار به دست ما، براي ما ثابت گرديد كه جبهه تو جبهه ستم و ستمكاري است و بنابراين جبهه علي(عليهالسلام) جبهه حق است و حق با علي(عليه السلام) است.
معاويه براي رهايي از اين بحران، دست به سفسطهبازي و مغالطهگري زد و گفت: عمار را ما نكشتهايم بلكه قاتل عمار كساني هستند كه او را براي جنگ به اين سرزمين آوردهاند و او با اين سفسطهبازي و مغالطهكاري دوباره به جبهه خود استحكام و ثبات بخشيد.
هنگامي كه خبر اين جريان به سمع حضرت امير مؤمنان(عليهالسلام) رسيد، حضرت فرمودند: عمار با ايمان و اختيار خود در اين جهاد شركت كرده و سپاهيان معاويه او را به قتل رساندهاند و اگر منطق معاويه درست باشد، بايد گفت قاتل حمزه سيدالشهداء حضرت پيامبر اكرم(صليالله عليه و آله) ميباشد زيرا پيغمبر(ص) حمزه را به همراه خود به جنگ احد آورده بود؛ بنابراين بيدار باشيد و هرگز گول حرفهاي سفسطهبازان و مغالطهكاران را نخوريد!
حال ما هستيم و اين فراز از تاريخ در اوضاع پساانتخابات؛ عليرغم شكوه پرافتخار حضور حداكثري (62 درصد) مردم شريف ايران پاي صندوقهاي رأي در هفتم اسفندماه كه به كوري چشم دشمنان اسلام، جلوهاي ديگر از دمكراسي واقعي و مردمسالاري ديني را به رخ جهانيان كشيد، انتخاباتي كه با تأمين منويات رهبر حكيم و فرزانه انقلاب، ضمن داشتن بسياري از مختصات انتخابات مطلوب و منظور معظمله، در سطح ملي و كلان نظام اسلامي برگ زرين و برندهاي ديگر در دست ملت ايران تعريف ميگردد؛ متأسفانه از منظر برخي دونانديشان و سياستبازان، بهقصد ايجاد دوگانگي در جامعه، ميرود تا با حربه مغالطه و سفسطه به نقطهاي سياه عليه منافع و مصالح ملي تبديل گردد و لذا يادآوري چند نكته اساسي در تحليل انتخابات و ثمره نهايي آن قابل توجه ومهم می باشد:
1 - د راین انتخابات همانند انتخابات گذشته آرزوی مقام معظم رهبری برآورده شد
الف) مشارکت حداکثری.
ب) سلامت انتخابات.
ج) انتخابات آزاد و در اوج رقابت
د) امنیت انتخابات.
ه) رعایت حق الناس بودن آراء مردم.
و) ارزشمند بودن رأي مردم و فصلالخطاب بودن مجاري قانوني.
يكي از محاسن اين دوره از انتخابات نسبت به برخي دورههاي گذشته، رعايت اخلاق و نزاكت پس از پيروزي است. چه خوب بود اين رفتار عقلاني، پسنديده و تحسينبرانگيز در حين تبليغات از سوي هر دو جريان عملي ميشد. رفتار پساانتخاباتي اصلاحطلبان اين واقعيت را نشان ميدهد كه آنها عزم جدي براي مشاركت فعال در سياست دارند و ميخواهند شيريني اين پيروزي را با تمام كشور تقسيم كنند. از اين طريق آنها ميتوانند جايگاه اجتماعي خود را تقويت كرده و در نتيجه جامعه را براي بهرهبرداري از فرصتهاي پسابرجام آماده كنند.
اصولگرايان نيز تمكين به قانون را، آنهم پس از عدم رأيآوري در تهران، يك فرصت ميپندارند. اين رفتار صبورانه آنها عملاً به يك كلاس درس اخلاق مبدل شده است.
از مجموع رفتارهاي نخبگي دو طرف برداشت ميشود بر پايه يك درك مشترك از اوضاع معيشتي مردم، اصولگرايان و اصلاحطلبان ميخواهند در عمل و فارغ از سياستزدگي، رقابت انتخابات را فراموش كنند و وارد يك رقابت سازنده شوند؛ رقابتي عملي و اخلاقي براي تصميمات صحيح و انجام وظايفشان براي ارتقاي سطح رفاه شهروندان.
در كل، بايد گفت برخورد اصولگرايان در رويارويي با نتيجه انتخابات بسيار خوب بود. آنها كوچكترين اعتراضي به نتيجه انتخابات نكردند و بدون اينكه كسي را تحريك كنند و به خيابان بكشانند، نتيجه را پذيرفتند
در هر حال آنچه نبايد از آن غفلت نمود مصالح و منافع ملي و حاكميت اسلامي ملت بزرگ ايران است و اين مهم، اصولگرا، اصلاحطلب و يا تندرو و ميانهرو نميشناسد، چنانكه مقام معظم رهبري بهروشني فرمودند، انگ تندروي به عناصر حزباللهي جفاست و چهبسا در پيشبرد اهداف عاليه نظام و انقلاب و نيز خدمت خالصانه به مردم بايد شتاب و تندروي توأم با درايت و هوشمندي داشت.
اینها آرزوی مقام معظم رهبری بوده که در روز 7 اسفند برآورده شده و تحلیل این انتخابات بر غیر این محور هرچه باشد امری غلط و نادرست است.
برخي در فراز و فرودهاي سياسي و كسب پيروزي و يا شكستهاي ظاهري، بهجاي شكر و سپاسگزاري و تواضع و پرهيز از مستي غرور و يا عبرت و درسآموزي و نقد مفيد خويش، متأسفانه دچار نوعي سفسطه و مغالطهگري بهويژه در مقابله با جبهه رقيب ميشوند. بهطور مثال با تفكيك نتيجه انتخابات در تهران و كل كشور، ضمن ابراز نارضايتي از نتيجه حاصله، آنرا ثمره نوع عملكرد اصولگرايان و تندرويها ميدانند و يا بهگونهاي عنوان ميكنند كه گوئيا فتحالفتوحي صورت گرفته و پيروزي در تهران را نشان از قوت و انسجام جرياني خاص و حركت به سمت نجات و رهايي انقلاب از انحرافات و تندرويها القاء مينمايند.
اينكه برخي در صددند نتيجه انتخابات در تهران و نيز ديگر استانها و كل كشور را از هم تفكيك نمايند، فرق نميكند زير هر بيرقي باشند، امري است خطا و بهدور از شأن جامعه اسلامي و انقلابي ما كه مبتني بر عقلانيت و ژرفانديشي است. يكپارچگي و انسجام ملي، ارزشي است كه تحت هيچ شرايطي نبايد كمترين خدشه به آن وارد شود.
برخي، القاء آزادي تهران را زمزمه ميكنند و برخي، اهالي تهران را با اهالي كوفه مقايسه كرده و سخن ناصواب تهران كل ايران نيست را مطرح مينمايند.
قطعاً در اين بازار بلبشوي تشويشات و القائات غيرواقعي و غيرالهي كه بهدور از شأن ملت شريف ايران اعم از تهراني و غيرتهراني ميباشد، اين دشمنان ملت ايرانند كه بهره خواهند برد.
در حاليكه مردم شريف ايران در هفتم اسفند سال جاري با حضور پرشور پاي صندوقهاي رأي، با پشتوانه رقابتي جدي و آزادانه و با اختيار كامل به نداي نظام و رهبرش لبيك گفت و تجلي حماسه حضوري پرشور را به دنيا نشان داد و از رهگذر اين حضور پرپيام، پنجمين دوره مجلس خبرگان رهبري و دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي را بهنحوي شكل داد كه اميد ميرود بيش از گذشته مجلس محترم خبرگان و شوراي اسلامي، در چارچوب نظام و آرمانهاي انقلاب اسلامي به خدمت خالصانه و بيمنت به ملت شريف ايران اهتمام داشته باشد. و به وظيفه و تكليف خود بهگونهاي عمل نمودهاند كه هم پيش وجدان خويش و هم در محضر ولينعمتانمان يعني شهيدان و امام راحل(ره) و از همه مهمتر در محضر حضرت حق(جل جلاله) روسفيد و پاسخگو خواهند بود.