2024 March 19 - سه شنبه 29 اسفند 1402
فساد اخلاقي (انگيزه ها ، پي آمدها، راهکارهاي درمان)
کد خبر: ١٠٥ تاریخ انتشار: ٠٥ بهمن ١٣٩٣ - ٠٠:٤٢ تعداد بازدید: 23213
صفحه نخست » عمومی » مقالات
فساد اخلاقي (انگيزه ها ، پي آمدها، راهکارهاي درمان)

 


مفهوم‏ شناسى واژگان موضوع:

 

1 -  اخلاق:

 اخلاق در لغت عبارت است از صورت باطنى و ناپيداى انسان كه سرشت و سيرت نيز ناميده مى‏شود، چنانكه خَلق بر صورت ظاهرى و ديدنى انسان دلالت دارد. تاج العروس، ج 13، ص 124.

 امّا اخلاق در اصطلاح دانشمندان علم اخلاق عبارت است از آن ملكه‏اى نفسانى كه به اقتضاى آن، فعلى و كارى به آسانى و بدون نياز به فكر كردن از انسان صادر مى‏شود، و اين حالت ملكه به كندى از بين مى‏رود، زيرا طبيعت مسايل باطنى اين چنين است كه بسيار كند و دير از بين مى‏رود و تغيير مى‏پذيرد. احياء علوم الدين )غزالى(، 96/3.

 به طور نمونه انسان متواضع و فروتن بدون اينكه دقت كند و يا فكر كند، به ديگران احترام مى‏گذارد، و براى هر كسى مطابق شان‏او، فروتنى و تواضع به خرج مى‏دهد، و يا شخص سخاوتمند بدون تامل و انديشه بخشش مى‏كند و همچنين رفتارهاي اخلاقي ناپسند مانند عجب و کبر و حسادت.

 البته مقصود از اينكه بدون فكر انجام مى‏دهد، اين نيست كه بدون شعور و درك از او صادر مى‏شود، بلكه مقصود بدون فكر و انديشه تفصيلى است، يعنى نياز به فكر طولانى براى درك مطلب و اتخاذ تصميم ندارد.

 با توجّه به دو مطلب پيشين، معلوم مى‏شود كه صِرف صدور فعلى از انسان و انجام كارى از آدمى را اخلاق نمى‏گويند، بلكه آن حالت مستمره و هميشگى فرد كه بدون فكر كردن از او صادر مى‏شود و براحتى و آسانى نيز از او زايل نمى‏گردد، را اخلاق مى‏گويند، زيرا ممكن است انسان در يك مورد و يا چند مورد تغيير چهره دهد ولكن براى هميشه ممكن نيست، و آن صورت باطنى وى برملا خواهد شد.

 پس اگر آدمى به وصف خوب و يا بد متصف مى‏شود در حقيقت به اعتبار صدور افعال خوب و بد و رفتار شايسته و ناشايست او است، نه اينكه انسان از ابتدا ذاتا به خوب و بد متصف باشد، بلكه به تعبير صدر المتالهين انسان در هنگام تولد، حيوان بالفعل و انسان بالقوه است، و خودش سرنوشتش را رقم مى‏زند، با پيروى از عقل، روح انسانى و اخلاق انسانى پيدا مى‏كند و با پيروى از شهوت، روح شيطانى و چهره كثيف درونى پيدا خواهد كرد، اگر چه در ظاهر چهره انسانى دارد ولى باطنا حيوانى و شيطانى بيش نيست

 

 

 

2 -  فساد:

كلمه‌ي فساد نقيض كلمه‌ي صلاح است. اين واژه در زبان فارسي نيز همين معنا را دارد

واژه‌اي كه در قرآن نيز مقابل فساد به كار برده شده است صلاح است:  (وَ إِذَا قيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا في الأَرْضِ قَالُوا إِنّمَا نَحْنَ مَصْلِحُونَ) و هنگامي كه به آنان گفته شود در زمين فساد نكنيد، مي‌گويند ما فقط اصلاح كننده‌ايم) بقره / 11.
فساد عبارت است از خارج شدن هر چيزي از حد  اعتدال و طبيعي خود اعم از اينکه اين خروج در  اندازه کم باشد و يا زياد .اين مفهوم ضد صلاح نيز به کار رفته است . مفردات راغب: ص 636.

يعني رسيدن رفتارها و وضعيت اخلاقي انسان به حدي که خارج از وضع معمولي و طبيعي و مورد پسند باشد. در اين صورت است که انسان از صلاح و مصلحت خود خارج شده است و در نتيجه محکوم به فساد است.

پس در نتيجه فساد اخلاقي که همان عبارت ديگر اخلاق فاسد مي باشد عبارت است از  رفتارهاي غير عادي و غير مورد پسند عقل و دين که خارج از حد اعتدال رفتارهاي آدمي است.

 

 

 

تقسيمات اخلاق:

اخلاق مطابق تعريفي که برايش ارائه شد مي تواند داراي بخش هاي گوناگوني باشد که هر کدام از آنها به جهات متفاوت خود نمايي مي کند و بوجود مي آيد اما از يک نگاه عمده، اخلاق به دو بخش اخلاق خوب و اخلاق زشت تقسيم مي شود که در منابع اخلاقي به محاسن اخلاق و مساوي اخلاق تعبير مي شود. مساوي اخلاق همان اخلاق ناپسند و يا فساد اخلاقي است.

 

 

چرا فساد اخلاقي در جامعه ايجاد مي شود؟

انسان به طور طبيعي و مطابق فطرت از دو بخش وجودي آفريده شده است يکي بخش عقلاني انسان و ديگري بخش شهواني و هواي نفس اوست.

اگر چه هر دو بخش در خلقت انسان ضروري بوده و هست اما عدم تعادل در ميان دو بخش سبب فساد و خروج ازحد اعتدال رفتارهاي آدمي خواهد شد که همان فساد اخلاقي است.

اما اين خروج از حد اعتدال به طور مستقيم با دست خود انسان انجام شده اگر چه با وسوسه هاي شيطاني همراه شده و مايه تحريک نفس انسان گرديده است .

قرآن کريم به همين واقعيت تصريح فرموده است:

ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ.... سوره روم:‏ 41 .
فساد در خشكي و دريا به خا طر كارهايي كه مردم انجام داده‏اند آشكار شده....

بدون شك هر كار خلافي در وضع جامعه، و از طريق آن در وضع افراد اثر مي‏گذارد، و موجب نوعي فساد در سازمان اجتماعي مي‏شود، گناه و كار خلاف و قانون‏شكني همانند يك غذاي ناسالم و مسموم است كه در سازمان بدن انسان چه بخواهيم و چه نخواهيم تاثير نامطلوب خواهد گذارد و انسان گرفتار واكنش طبيعي آن مي‏شود.

پس رشد و توسعه فساد اخلاقي در ميان مردم و جامعه سبب ظهور روند نادرست و غلط در جامعه خواهد شد که ممکن است عئواقب و پي آمدهاي ديگري که بسيار سنگين تر از آن نيز باشد بوجود آورد.

 

 

چرااز فساد اخلاقي بايستي جلوگيري شود؟

حرکت انسان در مسير زمان خلقت و آفرينش تا رسيدن به مقصد نهايي ، يک نوع حرکت رو به بالا و حرکت صعودي است و اين مطابق اراده تشريعي خداوند نيز مي باشد چرا که او اراده نموده همه انسانها به سوي مقام قرب الهي حرکت کنند.

اما فساد اخلاقي حرکت آدمي و جامعه را به سوي نزول و سقوط سوق مي دهد و اين مخالف فطرت خدادادي و الهي است که در نتيجه بايستي جلو گيري شود.

 

از همين جهت امام على (ع) فرمود: من لم يهذّب نفسه لم ينتفع بالعقل. غررالحكم: 700/2.

هر کسي که به تهذيب نفس و اصلاح سيرت خود نپردازد از عقل خود بهره اي نبرده است

 

امام على )ع( فرمود: من اصلح نفسه ملكها و من اهمل نفسه اهلكها. غررالحكم، ح 140.

هر کسي که نفس خود را اصلاح کند مالک آن شده و هر کسي نفس خود را رها سازد آن را هلاک ساخته است.

پيروي از هواي نفس که يکي از نمونه هاي اخلاق فاسد و يا فساد اخلاقي است به آن جهت که آدمي را به سوي پايين و در مسير سقوط قرار مي دهد آن را هوي ناميده اند و از آن حذر داده اند.

 رسول الله (صلى الله عليه وآله) : إنما سمي الهوى لأنه يهوي بصاحبه. هواي نفس را به اين نام ناميده اند چرا که هواي نفس ، صاحب خود را به سوي پايين و کم ارزشي و افول بها و ارزش انسان هدايت مي کند .

 

 

 

فساد اخلاقي ريشه بسياري از فسادها در بخش هاي ديگر نيز خواهد شد:

يکي از موارد فساد اخلاقي همان فساد در گفتار است که شامل دروغ ف غيبت، تهمت ، افترا، سخن چيني، و غيره مي شود که اسلام و رهبران ديني اسلام براي موفقيت انسان و جامعه در مسير رشد و کمال از دروغ به طور جدي بر حذر داشته و آن را ريشه بسياري از فسادها د ر ساير بخش ها هماند اقتصادي و غيره دانسته است

 

الامام العسكرى(ع): جعلت الخبائث فى بيت و جعل مفتاحه الكذب. الترغيب و الترهيب: 592/3، ح 13.

 امام عسكرى(ع)  فرمود: همه پليدى‏ها، زشتى‏ها و پلشتى‏ها  در خانه‏اى نهاده شده و كليد آن را نيز دروغ قرار داده‏اند.

 توضيح:

 يعنى هر كسى كه به دروغ گويى زبانش باز شود، پس از آن هيچ امتناعى و پرهيزى از ارتكاب همه بدى‏ها را ندارد، و براحتى ممكن است دست به هر آلودگى و پستى بيالايد، و خود را آلوده كند، از اين رو كليد همه شرارت‏ها و بدى را را دروغ معرفى كرده‏اند چرا که فساد اخلاقي ريشه رويش بسيياري از ساير فسادها مي تواند باشد..

 به همين جهت است  كه وقتى شخصى به نزد پيامبر مي آيد و عرض مي کند:

 

أستسرُ بخلال اربع: الزنا، و شرب الخمر، و السرق، والكذب، فأيّتهن شئت تركتها لك.

 

 قال(ص): دع الكذب.

 

 فلمّا ولّى همّ بالزنا، فقال: يسألنى، فان جحدتُ نقضت ما جعلت له، و ان أقررتُ حُددتُ، ثمّ همّ بالسرق ثمّ بشرب الخمر ففكّر فى مثل ذلك، فرجع اليه فقال: قد أخذت علىّ السبيلَ كلَّه! فقد تركتهنّ اجمع. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد: 357/6.

 يا رسول الله ! چهار كار برا ي من خوشايند است، و به آنها علاقه‏مند هستم، و از انجام آنها لذت مى‏برم: زنا، شرابخوارى، دزدى و دروغگويى. امّا هر كدام را كه شما بخواهى و اراده كنى، من به خاطر شما آن را ترك مى‏كنم و پيمان مى‏بندم كه ديگر انجام ندهم.

 پيامبر اعظم فرمود: دروغ گويى را رها كن.

 پس از آن ماجرا، آن مرد تصميم گرفت كه عمل شنيع زنا را مرتكب شود، امّا با خودش گفت: پيامبر از من خواهد پرسيد كه آيا زنا كرده‏اى؟ و من اگر انكار كنم، پيمان خود را با او شكسته‏ام، و چنانچه اقرار كنم كه حد بر من جارى مى‏كند، سپس تصميم گرفت كه دزدى كند، و پس ا زآن تصميم به شرابخوارى گرفت امّا هر بار همچنين فكرى كرد و از ارتكاب آن اعمال زشت اجتناب نموده و به نزد پيامبر بازگشت و گفت: شما راه را به طور كلى بر من بستيد، و من نيز همه آن كارها را ترك كردم و ديگر انجام نخواهم داد.

 

 

پي آمدهاي فساد اخلاقي در جامعه:

فساد اخلاقي همچون ساير موضوعات اجتماعي داراي پي آمد ها و آثاري خواهد بود که مي تواتند جامعه را درگير بسياري از خطرات و آسيبهاي غير قابل جبران نمايد که خوب است نيم نگاهي به آنها داشته باشيم.

 

 

الف) گمراهي و انحراف از مسير هدايت الهي:

از آنجا که قرآن کريم نسخه بي بديلي براي جرم شناسي و همچنين شناخت درمان زشتي ها و جرايم است به همه انسانها نسبت به پي آمد هاي فساد اخلاقي هشدار مي دهد و از آنجا که پيروي از هواي نفس نمادي از فساد اخلاقي است هشدار قرآن کريم در باره همين موضوع مطرح مي شود.

 

قرآن كريم در راستاى عدم پيروى از هواهاى نفسانى چنين توصيه مى‏كند: (يا َدَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَكَ خَلِيفَةً  فِى الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدُم بِمَا نَسُواْ يَوْمَ الْحِسَابِ) سوره ص: 26/38.

 اى داوود، ما تو را در زمين خليفه و جانشين گردانيديم؛ پس ميان مردم به حق داورى كن، و زنهار از هوس پيروى مكن كه تو را از راه خدا به در كند. در حقيقت كسانى كه از راه خدا به در مى‏روند، به سزاى آنكه روز حساب را فراموش كرده‏اند عذابى سخت خواهند داشت!

 

 

ب) انديشه هاي  آفت زده:

عقل که مهمترين نعمت الهي براي بشريت و عامل پيروزي انسان در برابر شيطان و هواي نفس به شمار مي آيد در پيوست شديد با فساد اخلاقي  و هواي نفس به سوي بيماري و آفت زدگي حرکت خواهد نمود .

امام علي (ع) فرمود:  آفة العقل الهوى.  غررالحکم: رقم 3925.

هواي نفس و فساد اخلاقي آفت عقل و انديشه است.

و از سوي ديگر نيز فرمود:  حفظ العقل بمخالفة الهوى والعزوف عن الدنيا.  غررالحکم: رقم 4921.

حفظ عقل در گرو مخالفت با فساد اخلاقي است.

الإمام علي ( عليه السلام ) : مخالفة الهوى شفاء العقل. غررالحکم: رقم 9791.

درمان و شفاي عقل بيمار آدمي در گرو مخالفت با فساد اخلاقي است.

 

 

ج) آلودگي و محروميت از تقوي:

قلب آدمي و انسان مرکز دريافت بسياري از حواله هاي معنوي و الهي است و به همين جهت نيز قلب مومن را عرش خداي رحمن دانسته اند  اما اين قلب چنانچه به فسادهاي اخلاقي تمايل پيدا نمود از دريافت آن حواله هاي معنوي و الهامات الهي و ديني محروم خواهد شد.

 

رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : حرام على كل قلب متوله بالشهوات أن يسكنه الورع. تنبيه الخواطر: 2/122.

پيامبر اعظم (ص) فرمود: حرام است بر دلي که به شهوات وله بسيار دارد و شيفته شهوات است، که در آن تقوي ميهمان شود.

 

رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : حرام على كل قلب عزي بالشهوات أن يجول في ملكوت السماوات.تنبيه الخواطر: 2/122.

فرمود: بر قلبي که با شهوات و فساد هاي اخلاقي انس گرفته ، حرام است که در ملکوت آسمانها سير و حرکت کند.

 

عن علي( عليه السلام ) : لا يفسد التقوى إلا غلبة الشهوة . غررالحکم: رقم 10606.

امام علي (ع) فرمود: تقوا و خداترس را تنها فساد اخلاقي مي تواند فا سد نمايد

 

 

 

د) رنج هاي زندگي پي آمد فساد اخلاقي :

 امام على(ع)  فرمود: الهوى اس المحن.  غررالحكم: 1048.  يعنى هواهاى نفسانى و پيروى از آنها، ريشه و اساس همه رنجها و بدبختيها است.

 با اين كلام امير بيان معلوم مى‏شود كه بسيارى از رنج و مشقتهايى كه زندگى را برايمان نا ملايم مى‏كند، به جهت پيروى و تبعيت مان از هواهاى نفسانى در دنيا است.

 تلخكامى‏هاى زندگى به خاطر پيروى از هواى نفس در انتخاب همسر، در انتخاب دوست، در تصميمات شخصى زندگيمان و... است.

 پيروى از هواى نفس برخى انسانهاست كه جامعه و افراد آن مبتلا به بيمارى كشنده اعتياد مى‏شوند، و يا به انحرافات اخلاقى مبتلا مى‏گردند.

 هواى نفس آدمى است كه دنيا را پر از ظلم و ستم و بى عدالتى و حتى اختلاف و تشتّت نموده است.

 

 

 

ه) فراگيري بلاها و بيماري هاي بي سابقه و  ناگهاني:

 رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : لم تظهر الفاحشة في قوم قط حتى يعلنوا بها إلا فشا فيهم الطاعون والأوجاع التي لم تكن مضت في أسلافهم الذين مضوا. الترغيب و الترهيب: 2/568.

پيامبر (ص) فرمود: فحشا  و فساد اخلاقي هرگز در ميان مردمي شايع نشد مگر اينکه بيماري طاعون و دردها و بيماريهاي که در ميان گذشتگان آنها سابقه نداشته است ، در بين آنان شيوع يافت.

 

 

 

عوامل ايجاد و ترويج فساد اخلاقي:

به طور طبيعي هر پديده اي که درجامعه رخ مي دهد به خاطر بوجود آمدن علت ها و عوامل گوناگوني است که قدرت بوجود آوردن آن را در خود دارد ، فساد اخلاقي و بزه کاري هاي اجتماعي نيز از جمله همين موارد بوده و داراي عواملي مي باشد که توجهي کوتاه به برخي از آن موراد خواهيم داشت.

 

 

 

الف) رفاقت هاي ناسالم موجب ايجاد و ترويج فساد اخلاقي:

 

عن علي( عليه السلام ) : فساد الأخلاق بمعاشرة السفهاء ، وصلاح الأخلاق بمنافسة العقلاء ، والخلق أشكال فكل يعمل على شاكلته . ميزان الحكمة،  ج 4 ، ص 3333.

امام علي (ع) فرمود: فساد اخلاقي به سبب معاشرت و همنشيني و رفاقت با سفيهان و نادانان حاصل مي شود و اخلاق صالح و شايسته با همراهي عاقلان و انديشمندان به دست خواهد آمد و اخلاق گونه هاي گوناگون دارد که هر کسي بر شاکله خود عمل مي کند.

 

 

 

ب) بي توجهي به امور تربيتي در نظام آموزشي.

يکي از نکات مهم در فساد اخلاقي و ترويج آن بي توجهي به امور تربيتي در حوزه هاي آموزشي جامعه است چرا که وقتي آموزش با پرورش و تربيت همراه نباشد چز آلودگي چيزي را به ارمغان نخواهد آورد

بويژه اينکه تربيت و رشد اخلاقي و پيشگيري از الودگي هاي اخلاقي از زمان کودکي و دوره آموزش هاي ابتدايي بيشتر موثر خواهد بود يعني ساختار وجودي فرزند از ابتدا با همين شاکله ديني و اخلاقي رشد خواهد يافت.

پس بي توجهي به اين مسايل تربيت بويژه تربيت ديني مي تواتند زمينه فساد اخلاقي را در جامعه بيشتر بوجود آورد.

 

 

 

ج) حب دنيا و دنيا گرايي و تجمل گرايي.

دلبستگي به امور گوناگون در حد بيش از اندازه و به صورت افراطي از جمله مسايل بوجود آورنده زمينه فساد اخلاقي خواهد بود بويژه اينکه اين دلبستگي تنها به مسايل دنيايي و ظواهر فريبنده آن باشد چرا که روي آوردن و محبت بيش از حد دنيا و زيبايي هاي فريبنده دنيا موجب خطاهاي بسيار خواهد شد که ا زجمله آنها خطاي اخلاقي در جامعه و افراد آن خواهد بود.

از اين رو در روايات اسلامي ازحب دنيا و توجه افراطي به آن توصيهخ به اجتناب کرده اند.

 

حب الدنيا راس کل خطيئه.

از اين مساله فراتر و خطرناکتر توجه به تجمل گرايي دنيايي است که به خاطر تجمل گرايي به هرکاري اعم ا زدرست و نادرست و حلال و حرام روي خواهد آورد.

 

 

د) ماهواره و برهنگي رسانه اي :

ماهواره، موجب از بين رفتن حجاب‌هاي اخلاقي و ديني از بسياري مسائل، بويژه در زمينه هاي جنسي و خشونت مي شود. در گذشته، دنياي ناشناخته و اسرارآميز زندگي بزرگسالان، آن‌ها را از كودكان و نوجوانان متمايز مي‌ساخت. و به عبارت ساده تر، اين تفكيك، بر پايه شرم استوار بود. كودكان و نوجوانان، درباره مسائل جنسي، پول، خشونت، بيماري، مرگ و نظاير آن، لب فرو مي بستند؛ اما به‌تدريج و با كسب آگاهي هاي جديد از راه ماهواره، همه آن نوع رازداري ها به فراموشي سپرده مي‌شود.
در اسلام اطلاع کودکان و فرزندان نسبت به رفتار هاي پد رو مادر در خانواده تا سنين غير لازم نهي شده است اما حالا از طريق ماهواره و انعکاس رفتارهاي مستهجن بسياري از اين حريم ها شکسته شده و حيا و شرم از خانواده مي رود.

ورود ماهواره به خانه را مي توان به منزله ورود يک فرد نامحرم و لاابالي دانست که دوست ناباب براي فرزندان است، درصدد اختلاف افکني بين زنها و شوهرهاست، به ناموس افراد چشم طمع دارد، دين افراد را مي گيرد، مرزها و حريمهاي خانواده را مي شکند، به آساني حقيقتهاي سياسي و اجتماعي را وارونه جلوه مي دهد، دزد وقت افراد است و اگر بتواند حتما سري هم به کيف پول افراد خواهد زد. خريد ماهواره به منزله دعوت اين فرد ناباب به منزلهاست که با ورود آن به منازل و حريم خانواده ها فساد اخلاقي تحقق مي يابد.

 

 

 

ه) بي توجهي به حريم محرم و نامحرم د رخانواده ها و محيط هاي کاري:

از جمله عوامل ترويج فساد اخلاقي د رجامعه حريم شکني هاي اجتماعي است که نمونه ي آن حريم شکني در ميان رابطه محرم و نامحرم است چه در ارتباطات خانواده هاي فاميل و در ميهماني هاي فاميلي و چه در روابط کارمندان و کارگران در محيط هاي کاري مختلط ميان زن و مرد است.

اگرچه برخي از روابط ممکن است به حرام و حريک شکني نيانجامد ولي به طور قطع و يقين بدوم مراقبت به آنجا خواهد رسيد.

شوخي کردن با نامحرم

اگر چه سخن گفتن زن و مرد نامحرم بدون نازک کردن صدا و عشوه گري در سخن گفتن حرام نيست ولي سخن گفتن بي مورد (غير ضروري) و شوخي کردن با نامحرم از نظر روايات اسلامي‌کار پسنديده اي نيست.

پيامبراکرم (ص) فرمودند: «کسي که با زن نامحرمي‌خوش طبعي کند حقّ تعالي به خاطر هرکلمه اي هزار سال او را در محشر (آتش دوزخ ) حبس کند.

بي دقتّي در اين امور ظريف، و دوري نکردن از آن سبب ملکه شدن آن‌ها مي‌شود و کم کم نقاط سياه قلب را بيشتر و غير قابل پاک کردن مي‌کند، نفس سرکش شده و عوامل منافي عفّت را به راحتي مرتکب مي‌شود.

خلوت کردن با نامحرم

زن و مرد در هر مرحله اي از صفات اخلاقي و عفاف که باشند، در خلوت، سخت در معرض وسوسه‌هاي شيطاني قرار مي‌گيرند.شهوت اين وسوسه‌ها به حدّي است که مي‌تواند محکم ترين اراده‌ها را سست کرده و ايمان‌هاي قوي را به تدريج متزلزل نمايد. براي پيش گيري از وسوسه‌هاي شيطاني، زن و مرد نبايد خود را در اين موقعيّت‌ها قرار دهند.

پيامبرا کرم(ص) فرمودند: «زن و مرد نامحرمي‌باهم خلوت نمي‌کنند مگر اينکه سومي‌آن‌ها شيطان است.

تنها بودن با نامحرم آنقدر مورد نهي شارع مقدس است که نماز در آن مکان و شرايط مورد اشکال است.

ترويج بى حجابى و يا بدحجابى در جامعه، ساده و آسان انگاشتن مساله ربا و معاملات ربوى در ميان مردم، آسان جلوه دادن غيبت و مسايل ضد اخلاقى، ارتباطات بى حد و مرز پسر و دختر در محافل گوناگون، توزيع نوارها و فيلم‏هاى مستهجن در ميان خانواده‏ها، ترويج و توسعه اجراى موسيقى و شادى‏هاى بى حد و مرز در عروسى‏ها و جشن ها و هزاران مورد ديگر همگي مينتوانند در ترويج فساد اخلاقي و بي مبالاتي نسبت آن تاثير گذار باشند.

 

 

و) بي توجهي به معيار دين و اخلاق در ازدواج:

 

رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : إذا جاءكم من ترضون خلقه ودينه فزوجوه × ( إلا تفعلوه تكن فتنة في الأرض وفساد كبير ). کافي: 5/347 ح 3.

پيامبر اسلام فرمود: هر گاه کسي که از دين و اخلاق پسنديده اي برخوردار است به خواستگاري آمد به ازدواج او تن دهيد و چنانچه نپذيريد فتنه اي در زمين و فسادي بزرگ ايجاد خواهد شد.

 

 

الإمام الباقر ( عليه السلام ) - لما سئل عن النكاح - : من خطب إليكم فرضيتم دينه وأمانته فزوجوه ( إلا تفعلوه تكن فتنة في الأرض وفساد كبير ). کافي: 5/347 ح 1.

امام باقر(ع)  وقتي که از او در باره نکاح و ازدواج پرسيدند فرمود: هر کسي که براي خواستگاري به نزد شما آمد و دين و امانت داري وي مورد پسند شما واقع شد پس به ازدواج او پاسخ مثبت دهيد چرا که در صورت عدم موافقت، در گير فتنه و فسادي بزرگ خواهيد شد.

 

 

 

راه هاي درمان و پيشگيري از فساد اخلاقي:

 

الف)  ذکر و ياد خداوند:

اولين راهکار براي درمان بيماري فساد اخلاقي در جامعه که اساسي ترين راهکار نيز به شمار مي آيد ، حضور دايمي و گسترده و همگاني ذکر و ياد خداوند در لايه مياني و عمومي جامعه و در دلهاي انسان ها و افراد آن است.

 

از آن جهت که گناه و فساد اخلاقي به عنوان يک بلاي عمومي در جامعه به شمار مي آيد و در صورت فرا گيري مي تواند بخش مهمي از جامعه را در گير حوزه نفوذ خود نمايد پس بايستي براي پيشگيري از اين بلاي عمومي ، يک مرحله واکسيناسيون براي عموم ايجاد کرد و تا سپر امني در برابر نفوذ اين حرکت نرم و خطرناک بوجود آورد که بهترين نوع انتخاب در اين راستا ، همان حاکميت ذکر و ياد خداوند است همانطوري که امام صادق(ع) فرمود: الصاعقه تصيب المومن والکافر و لا تصيب ذاکرا. بحارالانوار: 93/157 ح 26.

صاعقه مومن و کافر را مبتلا مي کند و فرا مي گيرد ولي هرگز ذاکر و کسي که به ياد خداوند است را مبتلا نخواهد ساخت.

و شايد سر اين مطلب که ذاکر مبتلا به صاعقه نمي شود اين باشد که چون ذاکر هميشه به ياد خداوند است درگير گناه نمي شود و به تخلف و تمرد روي نمي آورد و به عبارت ديگر ياد خداوند آدمي را به حضرتش نزديک مي کند و همنشين او خواهد شد و اين مجالست مانع از آلودگي به فساد اخلاقي خواهد شد.

پيامبر (ص) در حديث قدسي روايت مي کند که خداوند فرمود: انا جليس من ذکرني. بحارالانوار: 93/153 ح 11. من هم نشين کسي خواهم بود که ذکر من رابگويد و به ياد من باشد.

 

 

 

ب) تقويت عقل و انديشه:

عقل و خرد هميشه راه خوبي براي مبارزه و پيشگيري از وقوع فساد اخلاقي و نابودي فرهنگي جامعه بوده است که روايات اسلامي نيز بر همين نکته تاکيد گرديده است.

 

امام علي (ع) فرمود:  من کمل عقله استهان بالشهوات. غررالحکم: رقم 8226.

کسي که خردش کامل باشد شهوت ها را خوار شمارد.

 

فرمود: اذا کمل العقل نقصت الشهوه. غررالحکمک رقم 4054.

هر گاه خرد کمال پذيرد ، شهوت کاستي گيرد.

 

فرمود: کلما قويت الحکمه ضعفت الشهوه .  غررالحکم: رقم 7205

هرچه حکمت و خرد قويتر گردد شهوت ناتوانتر مي شود.

 

 

ج) تقيد و پاي بندي به احکام الهي

 

 الإمام الرضا ( عليه السلام ) - لمحمد بن سنان فيما كتب من جواب مسائله - : حرم الله قتل النفس لعلة فساد الخلق في تحليله لو أحل ، وفنائهم ، وفساد التدبير . . .

 

وحرم الله تعالى الزنا لما فيه من  الفساد من قتل الأنفس ، وذهاب الأنساب ، وترك التربية للأطفال ، وفساد المواريث ، وما أشبه ذلك من وجوه الفساد .

 

وحرم الله عز وجل قذف المحصنات لما فيه من فساد الأنساب ، ونفي الولد ، وإبطال المواريث ، وترك التربية ، وذهاب المعارف ، وما فيه من الكبائر والعلل التي تؤدي إلى فساد الخلق .  من لايحضره الفقيه: 3/565 ح 4934.

 امام رضا (ع) در پاسخ به سوالات محمد بن سنان نوشت: خداوند قتل نفس را حرام کرد زيرا در حلال کردن آن ، اگر حلال مي شد فساد مردمان و نابودي آنان بود و بر هم خوردن نظم و نظام جامعه.....

خداي متعال زنا را حرام کرد زيرا مفاسدي چون قتل نفس و ا ز بين رفتننسبها و ترک تربيت کودکان و به هم خوردن مساله ارث و ميراث و مفاسدي از اين قبيل در پي دارد.

خداي متعال تهمت زدن به زنان پاکدامن را حرام کرد ، زيرا موجب از بين رفتن نسبها و انکار فرزند و به هم خوردن وضع ارث وميراث و ترک تربيت کودک و از ميان رفتن شناختها و ديگر گناهان بزرگ و عواملي است که به تباهي مردم مي انجامد....

 

 

 

د) تقوي و پارسايي:

دين اسلام براي رساندن انسان به هدف خلقت و آفرينش برنامه هاي گوناگون و در عين حال مرتبط با هم را تدوين نموده و پيامبر اسلام  نيز مامور اجراي آن گرديده است که در ميان آنها برنامه تقوا و رعايت آن از سرآمدي و امتياز بالايي برخوردار است چرا که برنامه تقوا هم در بخش پيشگيري و هم در بخش درمان منشا توفيقاتي خواهد بود و توجه به آن مي تواند ساير بخش هاي زندگي آدمي را تحت تاثير خود قرار دهد

يکي از عرصه هاي حضور تقوا در پيشگيري و درمان ، حوزه ي فساد اخلاقي است که تقوا مي تواند اثر بخش واقع شود.

حقيقت تقوا ايجاد  قدرت كنترل جوارح مانند زبان، چشم، دست وجوانح مانند فكر وخيال است. ايجاد ترمزي قوى براي جان آدمي.

 

امام علي(ع) فرمود: انّ تقوى الله دواء داء قلوبكم،  بصر عمى افئدتكم، و شفاء مرض اجسادكم، و صلاح فساد صدوركم، و طهور دنس انفسكم، و جلاء عشا ابصاركم، و امن فزع جاشكم، و ضياء سواد ظلمتكم. نهج البلاغه: خطبه 198.

 امام على‏عليه السلام فرمود: همانا تقواى خداوند داروى درد قلب‏هاى شماست، و بينا كننده كورى دلهايتان وشفا بخش بيمارى جسمايتان و برطرف كننده تباهى سينه هايتان، و پاك كننده آلودگى جان هايتان و روشنى بخش ضعف چشم هايتان و فرو نشاننده ترس و اضطراب دل هايتان و زداينده سياهى ظلمتتان.

 

 

 

 

 

ه) پناه بردن به خداوند به هنگام نزول عذاب و برداشتن نعمت:

 

عن علي ( عليه السلام ) : لو أن الناس حين تنزل بهم النقم ، وتزول عنهم النعم ، فزعوا إلى ربهم بصدق من نياتهم ، ووله من قلوبهم ، لرد عليهم كل شارد ، وأصلح لهم كل فاسد. نهج البلاغه: خطبه 178.

امام علي (ع) فرمود: اگر مردم آن گاه که خشم و بلاها بر آنان فرود مي آيد و نعمتها از ميانشان مي رود با نيتهاي راست و درست و دلهاي مشتاق به پروردگارشان پناه برند ، بي گمان هر گريخته و از دست رفته اي را به آنان باز گرداند و هر فسادي را براي آنان اصلاح کند.

 

 

و) ياد مرگ و قبر:

برخي از يادآوري ها در زندگي آدمي مي تواند مانع بسيار مفيدي باشد تا انسان مرتکب تخلفات اخلاقي نشود و به فساد اخلاقي نرسد که از آن جمله ياد مرگ و قبر است چرا که وقتي انسان به ياد اين مي افتد که بايستي روزي از اين دنيا و همه لذات آن چشم بسته و آن را ترک کند و به جايي برود که هيچ يار و ياوري جز عمل پاکيزه نخواهد داشت ، تلنگري براي او به شما رمي آيد تا بيشت رمراقب باشد و پيشگيري کند تا چپاکيزه بماند.

أوحى الله تعالى إلى موسى ( عليه السلام ) : اذكر أنك ساكن القبر ، فيمنعك ذلك عن كثير من الشهوات. المحجه البيضاء: 5/169.

خداوند به پيامبرش موسي وحي کرد: اي موسي! به ياد داشته باش، که تو ساکن قبر خواهي بود، اين يادآوري تو را از بسياري شهوات باز مي دارد.

 

امام علي(ع) فرمود: من احب الدار الباقيه لهي عن اللذات. غررالحکم: 8593.

هر که سراي ماندگار را دوست داشته باشد ف لذت ها را از ياد مي برد.

 

 

 

ز) تشكيل خانواده دژي براي برقراري امنيت اخلاقي:

راهکار ازدواج و تشکيل خانواده که مورد توصيه دين اسلام و رهبران ديني قرار دارد در مسير پيشگيري از فساد اخلاقي طراحي و تشريع گرديده که بسيار نيز مفيد واقع مي شو.د و هدف از تشکيل آن نيز همين موضوع است.

 

عن جابر قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم أيما شاب تزوج في حداثه سنه عج شيطانه يا ويله يا ويله عصم منى دينه . مجمع الزوائد، ج 4 ،  ص 253.

 پيامبر اعظم (ص) فرمود: هر جوانى كه در عنفوان سنّ جوانى ازدواج كند، شيطان نفس خود را به فرياد وامى‏دارد و مى‏گويد: واى بر تو! واى بر تو! تو با اين كار دين خود را از دست من مصونيّت بخشيدى.

شهيد مطهري در باره اهميت مساله ازدواج و حكمت هاي آن چنين مي نويسد: يك پختگي و پويايي وجود دارد كه جز در پرتو ازدواج و تشكيل خانواده پيدا نمي شود در مدرسه پيدا نمي شود در جهاد با نفس پيدا نمي شود در نماز شب پيدا نمي شود اين كمالات را فقط بايد در ازدواج و تشكيل خانواده به دست اورد. لذا هيج وقت نمي شود كه يك كشيش يك كاردينال به صورت يك انسان كامل در بيايد اگر واقعا در كاردينالي خودش صادق باشد.  ( تعليم و تربيت در اسلام: 398)

و پرواضح است که ابتلا و گرفتار آمدن به فساد اخلاقي و مسايل شهواني نشانه ناپختگي است که در کلام شهيد مطهري وارد شده است و راه درمان و پيشگيري آن همان تشکيل خانواده و ازدواج است.

 

 

ح)  مراقبت نسبت به خانواده ها:

سهم بزرگي از مفاسد اجتماعي، و پذيرش تهاجمات فرهنگي معلول سوءتربيت خانواده ها است، و چنانچه پدر و مادر خودشان وارسته و منزه باشند، و به فرزندان خويش توجه نموده، و در تربيت آنان كوتاهي ننمايند، بدون ترديد كمك شاياني به اصلاح جامعه بشري نموده است.

قرآن با صراحت تمام به مردان و سرپرستان خانواده ها دستور مي دهد كه هم خود را و هم فرزندان خود را در مقابل گناهان و فساد و بي بند و باري نگهدارند و حفظ كنند.
(يا أيها الذين امنوا قوا انفسكم و اهليكم نارا وقودها الناس و الحجاره) اي كساني كه ايمان آورده ايد! خود و خانواده خويش را از آتشي كه هيزم آن انسان ها و سنگهاست نگه داريد.
آيه خطاب به مؤمنان است از اين مي فهميم كه خانواده هاي مؤمن و مسلمان هميشه در معرض تهاجمات گناه و فساد قرار دارند، بايد به گونه اي مراقبت نمايند که  بتوانند جلوي آن تهاجمات را بگيرند.

 

 

ط)  توجه به مسايل جنسي در روابط زناشويي:

خانواده تنها کانوني است که در آن به همه نياز هاي بشري توجه شده است و هيچ امري در آن فرو گذار نگرديده است.

توجه به نيازهاي غريزي انسان يكي از عوامل رشد و تكامل انساني محسوب مي شود چرا كه تكامل انسان كه از دو قوه عقل و شهوت آفريده شده معلول نبرد اين دو قوه و پيروزي قوه عقلاني بر قوه شهواني است و چنانچه غريزه و شهوات جنسي نباشد ميدان نبرد تكامل و رشد انسان آماده نمي شود و عقل بي رقيب خواهد ماند وبرنده بي رقيب هيچ ارزشي نخواهدداشت.

اما ارضا شدن اين غريزه بايد با طراحي روش هاي صحيح و كنترل شده صورت پذيرد و گرنه هيچ تفاوتي با حيوان نخواهد داشت و فساد شهواني و اخلاقي نيز از همين طريق و بي انضباطي در ارضاء غريزه حاصل مي شود.

ازدواج و تشكيل خانواده يكي از راهكارهاي طراحي روش هاي صحيح ارضا غريزه انساني است براي رسيدن به هدف از پيش ترسيم شده تكامل انساني.

پس اگر يكي از اهداف تشكيل خانواده را عفت و پاكدامني و تقويت ايمان بر مي مريم به نه اينكه ازدواج تنها براي تامين غريزه جنسي باشد بلكه براي اين است كه تامين غريزه جنسي يكي از ابزار حكمفرمايي عفت عمومي است.

مطابق برخي آمار ها بخش عمده اي از طلاق هاي واقع شده در ميان خانواده ها پس از بررسيز کردن معلوم مي شود که به خاطر عدم توجه زن و يا مرد به مسايل جنسي طرف مقابل خود بوده و اين امر او را به فساد اخلاقي کشانده که در نهايت منجر به فروپاشي کانون خانواده گرديده است.

از اين رو در روايات اسلامي دو موضوع مورد بررسي قرار گرفته است يكي خطر غريزه جنسي وديگري تاثير ارضاي صحيح آن بر پرورش ايمان و عفت جامعه و سلامت آن از فساد اخلاقي.

 

پيامبر از مردي پرسيد آيا ازدواج كردي؟ گفت: نه. پيامبر فرمود: آيا از نظر جسمي سالم هستي ؟ مرد گفت: بله. پيامبر فرمود: فانك اذا من اخوان الشياطين .شراركم عزابكم و ان ارذل موتاكم عزابكم ان المتزوجين هم المتبرئون من الخناس والذي نفسي بيده ما للشيطان سلاح ابلغ في العالمين من الرجال والنساء من ترك النساء. پرورش روح: ج 1 ص 147. و مشابه آن در مستدرك الوسائل  ج 14  ص 155 ح 16359

پس حالا که سالم هستي ولي ازدواج نکردي از جمله برادران شيطان به شمار مي آيد.

چرا که بدترين شما مجرد هاي شما هستند و اراذل مردگان شما بي همسران هستند و لي آنهايي که ازدواج نموده اند از وسواس خناس دور خواهند بود.

به خداوند سوگند هيچ سلاحي د رجهان برا ي شيطان قوي تر و رسا تر از ترک توجه به همسران ميان زنان و مردان نيست.

 

 

ي) توجه به احياي غيرت ديني:

غيرت ديني يعنى نشان دادن حساسيت نسبت به رعايت مسايل دين و ترويج معروف و كارهاى شايسته، و مراقبت نسبت به عدم ترويج منكر و عدم اشاعه گناه و فساد اخلاقي در جامعه.

 البته غيرت داراى ابعاد و جوانب گوناگونى است كه مى‏توان به غيرت فردى، و غيرت اجتماعى، و ساير ابعاد آن اشاره كرد، يعنى آن فردى كه در برابر ناموس و خانواده و فرزندان خود نسبت به رعايت حجاب، و مسايل اخلاقى و عفت آنها حساسيت به خرج مى‏دهد، او مصداقى از غيرت دينى را به نمايش مى‏گذارد، امّا همه غيرت دينى در اين بخش خلاصه نمى‏شود، بلكه آن فردى كه در جامعه نسبت به عدم ارتكاب مردم نسبت به گناه و انحرافات اخلاقى و اعتقادى نيز حساسيت نشان مى‏دهد، او نيز غيرتمند دينى است، و داراى اجر و پاداش خواهد بود و حتى اين مورد را شايد بتوان مهمتر و پر اهميت‏تر از مورد نخست دانست.

 از اين رو علماء و دانشمندان كه در برابر گناه و انحرافات مردم حساسيت نشان مى‏دهند و گاها بر افروخته مى‏شوند، همه و همه بيانگر حاكميت غيرت دينى در جامعه است.

 

امام صادق(ع) فرمود: ان المرء يحتاج في منزله و عياله الي ثلاث خلال يتكفلها و ان لم يكن في طبعه ذلك: معاشرة جميله. و سعه بتقدير و غيره بتحصن. تحف العقول: 322.

مرد در منزل و در معاشرت با اهل و خانواده اش به سه خصلت نيازمند است که اگر دارا نيست نيز بايد به زحمت به دست آورد.

الف) معاشرت و برخورد زيبا. ب) گشاده دستي همراه با برنامه. ج) غيرت همراه با تحصن و مراقبت.

 

سيد ابوالفضل طباطبايي اشکذري



Share
1 | شاهین | | ١٦:٠٦ - ١٣ مهر ١٣٩٧ |
0
 
3
پاسخ
مقاله جالب است
* نام:
ایمیل:
* نظر:

پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین مطالب
صفحه اصلی | تماس با ما | آرشیو مطالب | جستجو | پيوندها | گالري تصاوير | نظرسنجي | معرفی استاد | آثار و تألیفات | طرح سؤال | ایمیل | نسخه موبایل | العربیه
طراحی و تولید: مؤسسه احرار اندیشه