نسخه موبایل
www.tabatabaey .com
انتظار صحيح و ناصحيح
کد مطلب: 1693 تاریخ انتشار: 11 خرداد 1394 - 17:53 تعداد بازدید: 3495
صفحه نخست » عمومی » مقالات
انتظار صحيح و ناصحيح

مهدويّت و اعتقاد به امام زنده غايب، مبتنى بر پايه‏هاى محكمى است كه برخاسته از برهان‏هاى عقلى و نقلى مى‏باشد، به طورى كه يكى از مهمّ‏ترين اعتقادات اساسى مشترك ميان اديان سه گانه اسلام، يهوديّت، و مسيحيّت به شمار آمده است.

 

انتظار صحيح و ناصحيح



به کوشش

سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری



مقدمه اي در اصل اثبات مساله مهدويت در ميان اديان معروف:

مهدويّت و اعتقاد به امام زنده غايب، مبتنى بر پايه‏هاى محكمى است كه برخاسته از برهان‏هاى عقلى و نقلى مى‏باشد، به طورى كه يكى از مهمّ‏ترين اعتقادات اساسى مشترك ميان اديان سه گانه اسلام، يهوديّت، و مسيحيّت به شمار آمده است.

 پيروان اديان سه گانه بر اين باور اتّفاق نظر دارند كه آينده‏ى نهايى مسير زندگى خاكى، به سوى استقرار معنويّت، عدالت اجتماعى و نابودى ظلم و ستم و انحراف است. زيرا اين يك واقعيّتى است كه در كتاب‏هاى آسمانى پيشينيان بدان وعده داده شده است، و قرآن كريم نيز به وعده آنان اشاره نموده است »وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِى الزَّبُورِ مِن‏م بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُونَ « سوره انبياء، آيه 105. ، يعنى در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.

 امّا در اينكه اين مدينه فاضله به دست تواناى چه كسى تحقّق خواهد يافت، و آن رخداد بزرگ به دست چه كسى به اجرا در خواهد آمد، اختلاف نظر هايى رخ داده است. يهوديان مى‏گويند: آن رهبر موعود هنوز زاده نشده است، و مسيحيان بر اين باورند كه آن رهبر موعود عيسى بن مريم است كه به دست يهوديان كشته شد، خداى متعال وى را زنده كرد و به آسمان بُرد و در آخر دنيا، او را فرو مى‏فرستد تا توسّط وى وعده‏اش را تحقّق بخشد،  

مقصودمان از مسيحيّت، برخى از گروه‏هاى مسيحيّت است، زيرا برخى ديگر عيسى را خدا مى‏دانند.

 امّا همه مسلمانان وى را از ذريّه اسماعيل و از فرزندان حضرت محمّد مى‏دانند، اگرچه برخى از دانشمندان مسلمان براى تعيين مصداق آيه شريفه، سه نظريه را مطرح نموده‏اند، كه عبارت است از: 1 - امّت پيامبر. 2 -  بنى اسرايیل، 3 -  هر انسان صالح و شايسته،  زاد المسير، ابن جوزى، ج 5، ص 274.

 ولكن ادلّه مورد اتّفاق در ميان فرق اسلامى وجود دارد كه مقصود از وارثان زمين اهل بيت پيامبرعليهم السلام هستند، چنانكه پيامبر فرمود: او )مهدى( از فرزندان من است،

 العمدة، ابن البطريق، ص 439، ح 922.

و در تفسير على بن ابراهيم قمّى، آيه فوق را بشارتى از سوى خداوند به پيامبرش مى‏داند كه مالكان و وارثان زمين، اهل بيت او خواهند بود. تفسير قمّى، ذيل آيه.

 و مطابق آنچه امّ سلمه همسر مكرّمه پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله وسلم از آن حضرت روايت كرده است، در ذيل آيه مزبور، فرمود: او مهدى‏عليه السلام از عترت من و از فرزندان فاطمه زهرا است.

سنن ابن ماجة، ج 2، ص 1368، رقم 4086. سنن أبى داود، المستدرك على الصحيحين، ج 4، ص 557. الدرّ المنثور، ج 7، ص 427. مجمع البيان، ذيل آيه 105 سوره انبيا.

آيين و شريعتش را نيز شريعت محمّد مى‏دانند، چنانكه پيامبر اكرم در روايتى كه شيعه و سنّى نقل نموده‏اند فرمود: لو لم يبق من الدنيا إلا يوم واحد، لطوّل اللّه ذلك اليوم حتّى يبعث رجلاً صالحاً من أهل بيتي، يملأ الأرض عدلاً وقسطاً، كما قد ملئت ظلماً وجوراً، يعنى اگر از عمر دنيا جز يك روز باقى نمانده باشد، خداوند آن روز را آن قدر به درازا مى‏كشاند تا مردى از اهل بيت من بر انگيزد و زمين را چنانكه پر از ظلم و ستم شده است، پر از عدل و داد كند.  تأويل الآيات الظاهره، شرف الدين الحسينى، ج 1، ص 332.

 البتّه نظريه مسيحيّت در تعيين مصداق مصلح جهانى، از حيث مفهوم مى‏تواند قابل جمع با نظريه مسلمانان باشد، و تنها مرتكب اشتباه در تطبيق شده باشند، چرا كه به اعتقاد مسلمانان، حضرت عيسى‏عليه السلام يكى از ياوران نزديك امام عصرعليه السلام، در عصر ظهور آن حضرت مى‏باشد.

 

مفهوم شناسی لغوی و اصطلاحی انتظار:

انتظار یکی از واژگان عمومی و به عبارت دیگر از جمله واژه های عامیانه ای است که در میان مردم کاربرد داشته و در محاورات مردمی نیز فراوان مورد استخدام قرار می گیرد ، از این جهت در ترجمه لغوی آن بایستی به منابه لغت وواژه شناسی عامیانه همانند فرهنگ نامه دهخدا و امثال آن مراجعه کرد و نیازی به لغتنامه های تخصصی ندارد.

انتظار در لغت به معنای چشم داشت و چشم به راه بودن است و همین معنا در محاورات مردمی نیز متداول است. فرهنگ نامه دهخدا.

اما در اصطلاح ، واژه انتظار یکی از مفاهیم کلامی و اعتقادی است که د رموضوع مهدویت و اعتقاد به امام غایب زنده مطرح می شود از این رو شایسته است که برای ترجمه این واژه کلامی به منابع دانشمندان این موضوع مراجعه کرد.

براي اينكه بيشتر با مفهوم انتظار آشنا شويم مناسب مي دانم تعريفي را كه يكي ا زبزرگان عرصه مهدويت آورده اند را روايت نمايم.

میزرا محمد تقی موسوی اصفهانی در کتاب مکیال المکارم در باره مفهوم انتظار چنین م ینویسد:

المقام الثالث في معنى الانتظار المأمور به في تلك الأخبار وهو كيفية نفسانية ينبعث منها التهيؤ لما تنتظره ، وضده اليأس فكلما كان الانتظار أشد كان التهيؤ آكد ألا ترى أنه إذا كان لك مسافر تتوقع قدومه ازداد تهيؤك لقدومه كلما قرب حينه ، بل ربما تبدل رقادك بالسهاد لشدة الانتظار ، وكما تتفاوت مراتب الانتظار من هذه الجهة ، كذلك تتفاوت مراتبه من حيث حبك لمن تنتظره ، فكلما اشتد الحب ازداد التهيؤ للحبيب ، وأوجع فراقه بحيث يغفل المنتظر عن جميع ما يتعلق بحفظ نفسه ، ولا يشعر بما يصيبه من الآلام الموجعة والشدائد المفظعة .

 فالمؤمن المنتظر لقدوم مولاه كلما اشتد انتظاره ازداد جهده في التهيؤ لذلك بالورع والاجتهاد ، وتهذيب نفسه عن الأخلاق الرذيلة ، واقتناء الأخلاق الحميدة حتى يفوز بزيارة مولاه ومشاهدة جماله في زمن غيبته كما اتفق ذلك لجمع كثير من الصالحين الأخيار ، ولذلك أمر الأئمة الطاهرون ( عليهم السلام ) ، فيما سمعت من الروايات وغيرها بتهذيب الصفات ، وملازمة الطاعات .

مكيال المكارم ، ج 2 - ص 136.

انتظار کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی است، برای آنچه انتظار دارند و ضد آن یأس و ناامیدی است. هر چه انتظار بیشتر باشد، آمادگی بیشتر است. اگر انسان مسافری داشته باشد که چشم به راه آمدن اوست هر چه زمان رسیدن او نزدیک‌تر گردد آمادگی برای آمدنش فزونی می‌یابد حالت انتظار گاهی به پایه‌ای می‌رسد که خواب را از چشم می‌گیرد چنانکه درجات انتظار از این نظر و همچنین از نظر حبّ و دوستی نسبت به آنچه را انتظار دارند، تفاوت دارد. هر چه عشق به «منتظر» فزون باشد آمادگی برای فرا رسیدن محبوب افزون می‌گردد و دیر آمدن فراق محبوب دردناک می‌گردد تا بدانجا که انسان منتظر از خود بی‌خود می‌شود و دردها و سختی‌ها و مشکلات خود را در راه محبوب حس نمی‌کند.

پس مومن منتظر نسبت به آمدن مولایش ، هر آنچه که انتظارش شدید تر باشد ، در آمادگی برای آن  با ورع و اجتهاد و تهذیب نفس از اخلاق نا پسند ، و روی آوری به اخلاق حمیده و پسندیده تلاش بیشتر می نماید تا اینکه در دوران غیبت نیز توفیق رسیدن به فوز زیارت مولایش برسد و جمال او را  مشاهده کند، کما اینکه برای بسیاری از صالحان و شایستگان نیز رخ  داده است و به همین جهت امامان معصوم به همین موضوع تاکید نموده اند.

 

حقیقت دو پهلوی انتظار:

با توجه به تعریفی که در بالا بدان اشاره کردیم ، یک مطلبی روشن می شود که عبارت است از اینکه انتظار در حقیقت امید به آینده داشتن و راضی نبودن به وضع موجود است، یعنی انسان منتظر در وضعیتی که دارد احساس رضایت نمی کند بلکه آینده پیش روی خود را بهتر می بیند و از این جهت به آینده خود و جامعه اطراف خود امیدوار است.

همین حقیقت معنایی است که در مساله مهدویت و اعتقاد به امام زنده غایب به صورت تصریح وجود دارد چرا که مهدویت همان اینده پژوهی در سبک زندگی جامعه شیعی و اسلامی است که مردم به آینده ای با حضور امام زمان (ع) و وشعیتی بهتر قبل آن ، امیدوارند.

از این جهت می توان حقیقت انتظار را به دو مرحله نفی و اثبات تقسیم نمود، یعنی نگاه منفی داشتن نسیت به وضعیت فعلی و نگاه مثبت داشتن به وضعیت آینده و ظهور امام زمان(ع).

 

حقیقت انتظار در زندگی انسان

هر انساني در زندگي خود و حيات خويش دو مفهوم و دو حقيقت را در پيش روي خود دارد: يكي اميد و ديگري ياس و نوميدي.

آنچه كه اميد را تقويت مي كند موضوع انتظار است و آنچه كه ياس آفرين است و نوميد كننده عدم توجه به انتظار و چشم داشتن به آينده.

به بيان ديگر انتظار يا اميد به آينده همزاد انسان است و اگر اميد به آينده را از او بگيرند، سرنوشتى جز سكون، ركود، مرگ و تباهى نخواهد داشت.

در فرهنگي اسلامي نيز همين موضوع و همان دو حقيقت  مورد توجه قرار گرفته و نسبت به هركدام مناسب خودش مطالبي را از قول رهبران ديني نقل كرده اند.

به طور نمونه در كلام نورانى پيامبر گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله آمده است:

ألأمَلُ رَحمَةٌ لِأُمَّتى وَ لَولا الأمَلُ ما ارضَعَتْ والِدَةٌ وَلَدَها وَ لا غَرَسَ غارسٌ شَجَراً. الجامع الصغير (سيوطي): 1/390 رقم 2550 و كشف الخفا: 1/214 رقم 650.

 اميد براى امت من مايه رحمت است و اگر اميد نبود هيچ مادرى فرزندش را شير نمى‏داد و هيچ باغبانى درختى نمى‏كاشت.

و از سوي ديگر نوميدي را مذمت كرده اند و آن را وصف انسانهاي غير مومن معرفي نموده اند چنانكه قرآن كريم نااميدى از رحمت خدا را از ويژگى‏هاى كافران برشمرده و از زبان حضرت يعقوب عليه السلام چنين نقل مى‏كند: يا بَنِى اذهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن يُوسُفَ و أخيهِ و لا تَيْأَسُوا مِن رَوحِ اللَّهِ إنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنَ رَوْحِ اللّهِ إلاَّ القَومُ الكافِرونَ. یوسف: 12/87.

 پسرانم! برويد و از يوسف و برادرش جست‏وجو كنيد و از رحمت خدا مأيوس نشويد؛ كه تنها گروه كافران از رحمت خدا مأيوس مى‏شوند.

 

فضيلت انتظار:

در فرهنگ اسلامی و بویژه شیعی به طور گسترده از مساله انتظار و فضیلن و ارزش آن سخن گفته شده است ولی با اندک تاملی در آنها می توان به این نکته پی برد که مجموعه بیانات به دو بخش قابل تقسیم هستند:

 

الف)  فضیلت انتظار فرج به معنای عام.

در این قسمت آنچه توصیه شده به این صورت است که منتظر فرج و گشایش امر در زندگی باشید و اختصاصی به فرج امر امام عصر(ع) ندارد.

1 - از رسول گرامى اسلام‏صلى الله عليه وآله نقل شده است كه: أَفْضَلُ الْعِبادَةِ إِنْتِظارُ الْفَرَجِ. برترين عبادت‏ها انتظار فرج است. كمال الدين وتمام النعمة  ص 287.

2 قال النبي صلى الله عليه وآله انتظار الفرج بالصبر عبادة .  الدعوات  ص 41 ، ح 101.

پیامبر اسلام فرمود: انتظار فرج با صبر و بردباری ، عبادت است.

3 قال النبی:: أَفْضَلُ جِهادِ اُمَّتى إِنْتِظارُ الْفَرَجِ.  تحف العقول:37.

پیامبر اسلام فرمود: برترين جهاد امت من انتظار فرج است.

4 - امام على‏عليه السلام در بخشى از روايت مفصلى كه در آن به چهارصد مورد از امورى كه براى صلاح دين و دنياى‏مؤمن شايسته است، اشاره مى‏كنند؛ پس از توصيه به طلب رزق در بين طلوع فجر و طلوع شمس مى‏فرمايند: إِنْتَظِرُوا الْفَرَجِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمالِ إِلَى‏اللَّهِ، عَزَّ وَ جَلَّ، إِنْتِظارُ الْفَرَجِ ما دام عليه العبد المؤمن.  الخصال  ص 616.

 منتظر فرج باشيد و از رحمت خداوند نااميد نشويد. بدرستى كه خوشايندترين اعمال نزد خداوند، صاحب عزّت و جلال، انتظار فرج است مادامی که مومن بر همان وضعیت باشد.

5 - امام صادق‏عليه السلام نيز در ضمن سفارش‏هاى خود به ابوحنيفه مى‏فرمايند: ... وَ أفضَلُ اعمالِ المرء انتِظارُ الفَرَجِ مِنَ اللَّهِ. خصال: 621.

برترین اعمال و رفتار انسان ، انتظار فرج از ناحیه خداوند است.

6 - قال علي بن الحسين عليهما السلام : انتظار الفرج من أعظم الفرج . كمال الدين وتمام النعمة  ص 320.

امام سجاد(ع) فرمود: انتظار فرج به خودی خود از بزرگترین مصادیق فرج و گشایش است.

7 - عن موسى بن بكر الواسطي ، عن أبي الحسن عن آبائه عليهم السلام أن رسول الله صلى الله عليه وآله قال : أفضل أعمال أمتي انتظار الفرج من الله عز وجل. كمال الدين وتمام النعمة  ص 644.

امام کاظم ا ز پدرانش از رسول گرامی اسلام ورایت می کند که فرمود: برترین اعمال امت من انتطار فرج از ناحیه خداوند عزوجل است.

8 -عن محمد بن الفضيل  عن أبي الحسن الرضا عليه السلام قال : سألته عن الفرج ؟ قال(ع) : إن الله عزوجل يقول : انتظروا إني معكم من المنتظرين .كمال الدين وتمام النعمة  ص 645.

محمد بن فضیل می گوید: ا زامام رضا(ع) در باره فرج پرسیدم؟ فرمود: منتظر باشید من هم با شما جزء منتظران هستم.

 

ب) فضیلت انتظار فرج امام زمان(ع).

اما برخی از روایات و بیانات حضرات معصومین پیرامون فضیلت انتظار اختصاص به فرج امام زمان(ع) دارد

1 - عبد العظيم بن عبد الله بن علي بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علي بن أبي طالب عليهم السلام  الحسني  قال : دخلت على سيدي محمد بن علي بن موسى بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين علي بن أبي طالب عليهم السلام وأنا أريد أن أسأله عن القائم أهو المهدي أو غيره فابتدائي فقال لي :..... أفضل أعمال شيعتنا انتظار الفرج . كمال الدين وتمام النعمة  ص 377.

عبد العظیم حسنی می گوید بر امام جواد(ع) وارد شدم و تصمیم داشتم در باره امام زمان بپرسم که امام قبل از پرسیدن به من فرمود: .....برترین اعمال شیعیان ما همانا انتظار فرج است.

2 - عن العلاء بن سيابة ، عن أبي عبد الله عليه السلام قال : من مات منكم على هذا الامر منتظرا  له كان كمن كان في فسطاط القائم عليه السلام . كمال الدين وتمام النعمة  ص 644.

امام صادق(ع) فرمود: کسی از شما شیعیان که ضمن ثبات قدم بر ولایت ، منتظر فرج ما باشد همانند کسی است که با امام زمان(ع) در خیمه آنحضرت باشد.

3 - عن أبي بصير ، ومحمد بن مسلم ، عن أبي عبد الله ، عن آبائه ، عن أمير المؤمنين عليهم السلام قال : المنتظر لأمرنا كالمتشحط بدمه في سبيل الله. كمال الدين وتمام النعمة  ص 646.

امام صادق(ع) از پدرانش از امام علی(ع) روایت کرده که فرمود:  منتظر امر  ما، بسان آن است كه در راه خدا به خون خود غلتيده باشد.

4 - عن الام الصادق(ع): ... المنتظر للثاني عشر كالشاهر سيفه بين يدي رسول الله صلى الله عليه وآله يذب عنه . كمال الدين وتمام النعمة  ص 646.

امام صادق(ع) فرمود: منتظر دوازدهمین امام همانند مبارزی است که با شمشیر  برهنه در رکاب پیامبر اعظم (ص) به دفاع بپردازد.

5 -  امام سجادعليه السلام منتظران را برترين مردم همه روزگاران برمى‏شمارند:  ... إنّ أهلَ زَمانِ غَيبَتِهِ القائِلونَ بِإمامَتِهِ المُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلُ مِن كُلِّ أهلِ زَمانٍ. کمال الدین: 320.

 آن گروه از مردم عصر غيبتِ امام دوازدهم كه امامت او را پذيرفته و منتظر ظهور او هستند برترين مردم همه روزگاران هستند.

6 - امام صادق‏عليه السلام در فضيلت منتظران فرمود: یا ابابصیر!  طُوبى لِشيعَةِ قائِمِنَا الْمُنْتَظِرينَ لِظُهُورِهِ فى غَيْبَتِهِ وَ الْمُطيعينَ لَهُ فى ظُهُورِهِ أُولئِكَ أَوْلِياءُ اللَّهِ الَّذينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ.  کمال الدین و تمام النعمه: 357 ح 54.

ای ابابصیر!  خوشا به حال شيعيان قائم ما كه در زمان غيبتش چشم به راه ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او، آنان اولياء خدا هستند، همان‏ها كه نه ترسى برايشان هست و نه اندوهگين شوند.

7 - فیض بن مختار از امام صادق‏عليه السلام نقل مى‏كند كه فرمود:   مَنْ ماتَ مِنْكُمْ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ لِهذَا الْأَمْرِ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقائِمِ فى فُسْطاطِهِ. قالَ: ثُمَّ مَكَثَ هَنيئَةً، ثُمَّ قالَ: لا بَلْ كَمَنْ قارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِهِ. ثُمَّ قالَ: لا وَ اللَّهِ كمَنِ اسْتَشْهَدَ مَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ . محاسن: 1/174 ح 151.

 هر كس از شما بميرد در حالى كه منتظر اين امر باشد همانند كسى است كه با حضرت قائم‏عليه السلام در خيمه‏اش بوده باشد. سپس حضرت چند لحظه‏اى درنگ كرده، آنگاه فرمود: نه، بلكه مانند كسى است كه در خدمت آن حضرت شمشير بزند. سپس فرمود: نه، به‏خدا همچون كسى است كه در پيشگاه رسول خداصلى الله عليه وآله شهيد شده باشد.

 

انتطار صحیح و نا صحیح:

انتظار از جمله معارفی است که مورد برداشت های گوناگون اعم از صحیح و ناصحیح قرار گرفته است ، بعضی ها انتظار را به معنای نشستن و حرکت نکردن و دست روی دست گذاشتن ترجمه کرده اند ، یعنی اینکه انسان منتظر در باره مسایل جامعه و محیط اطراف خود ئ اصلاح رخداد های در آن وضعیت ، هیچ گونه حرکتی و اقدامی نباید انجام دهد بلکه باید منتظر بماند تا امام زمان و موعود بیاد و با ظهورش نسبت به اصلاح آن مفاسد اقدام نماید.

اما برخی دیگر انتظار را به معنای حرکت و تلاش برای اصلاح جامعه و فراهم نمودن زمینه و شرایط ظهور آنحضرت تعریف کرده اند و می گویند : انسان منتظر کسی است که در پی فراهم نمدن شرایط صحیح ظهور است یعنی برای اصلاح جامعه دوران غیبت از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند، وقتی منکری و گناهی را در جامعه می بیند نسبت به آن نهی از منکر می کند و در مقابل امر به معروف می کند .

و چون شنیده اند که از جمله شرایط ظهور ، تهذیب انسانها نسبت به اخلاق و رفتار خودشان است ،  برای فراهم شدن این شرط ظهو.ر ، به تهذیب نفس و اخلاق حسنه وری می آورند تا به لباس منتظر متلبس شده باشند و در مسیر فراهم شدن شرایظ هور نیز موثر واقع شوند.

در این جا توجه شما را به دو نمونه از بیانات بزرگان دین در باره معنای انتطار صحیح و ناصحیح جلب می نمایم.

مرحوم مظفردر کتاب عقاید الامامیه انتظار را این‌گونه تفسیر کرده است:
معنای انتظار ظهور مصلح حقیقی و نجات بخش الهی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) این نیست که مسلمانان در وظایف دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آن‌ها واجب است، مانند یاری حقّ، زنده کردن قوانین و دستورهای دینی، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر فروگذاری کنند و به این امید که قائم آل محمد(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیاید و کارها را درست کند، از آن‌ها دست بردارند. هر مسلمان، موظف است خود را به انجام دستورهای اسلام مکلف بداند؛ برای شناسایی دین از راه صحیح، از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به توانایی خود از امر به معروف و نهی از منکر دست نکشد؛ همچنان‌که پیامبر بزرگوار(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مسؤول عَنْ رَعِیَّتِهِ همه شما رهبر یک‌دیگر و در راه اصلاح هم مسؤول هستید.

بر این اساس، یک مسلمان نمی‌تواند به دلیل انتظار به ظهور مهدی مصلح، از وظایف مسلّم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، انتظار به ظهور، نه اسقاط تکلیف می‌کند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را می‌دهد. سستی در وظایف دین و بی‌تفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست. عقاید الامامیة،  ص118.
علامه شهید مرتضی مطهری(ره) در باره برداشت  غلط و نادرست از مفهوم انتظار چنین می نویسد:
این نوع انتظار حاصل برداشتِ قشری مردم از مهدویّت و قیام و انقلاب مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است كه صرفاً ماهیت انفجاری ‏دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ستم‏ها، تبعیض‏ها، اختناق‏ها، حق‌كشی‏ها و تباهی‏ها ناشی می‌شود.
نوعی سامان‌یافتن است كه معلول پریشان شدن است. آن‌گاه كه حق و حقیقت طرفداری نداشته باشد، باطل، یكّه‌تازِ میدان گردد و جز نیروی باطل نیرویی حكومت نكند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می‏دهد و دست غیب برای نجات حقیقت ـ نه اهل حقیقت؛ زیرا حقیقت، طرفداری ندارد ـ از آستین بیرون می‏آید؛ بنابراین هر اصلاحی محكوم است؛ زیرا هر اصلاح یك نقطه روشن است و تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست دست غیب ظاهر نمی‏شود.
بر عكس، هر گناه، فساد، ستم، تبعیض، حق‌كشی و هر پلیدی ـ به حكم این‌كه مقدمه صلاح كلی است و انفجار را قریب الوقوع می‏كند ـ روا است؛ زیرا [هدف وسیله‏های نامشروع را مشروع می‏كند]؛ پس بهترین كمك به تسریع در ظهور و بهترین شكل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است... .
این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و این نوع انتظار فرج كه به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی منجر می‏شود و نوعی «اباحی‌گری» باید شمرده شود، به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمی‏دهد. قیام و انقلاب مهدی (علیه السلام) ص54.

 

انتظار متقابل امام و امت:

یکی دیگر از مفاهیمی که در موضوع انتظار قابل طرح است اینکه آیا فقط انتظار فقط مربوط به ما انسانها دروه غیبت است و یا اینکه خود امام (ع) نیز در انتظار به سر می برد؟

آنچه از روایات و معارف دینی به ویژه مبحث مهدویت به دست می آید این است که انتظار یک  مفهوم دوطرفه است ، این چنین نیست که فقط ما منتظر باشیم بلکه خود آنحضرت نیز بیش از منتظرانش ، منتظر فرا رسیدن وقت ظهور است و در این باره منتظر آن است که اراده خداوند به ظهورش تعلق گیرد و بتواند با ظهور خود دنیایی که مملو ا زظلم و ستم شده را با عدل و داد پر کند و با تشکیل حکومت عدالت محور خویش ، دنیا را زینت ببخشد.

اما تفاوت انتظار ما و آنحضرت این است که ما منتظر آمدن او هستیم ولی او منتظر فراهم شدن شرایط ظهور از سوی ما منتظان ظهور است تا بهترین وضعیت را برای مردم زمان ظهور رقم زند.

امام زمان(عج) بیش از هر کس دیگری با زیبایی دوران طلایی ظهور آشنا و آگاه است. آن بزرگوار به خوبی می داند مردم در دوران ظهور، به رشد و تعالی بی نظیری دست می یابند و جامعه انسانی به بهترین صورت ممکن شکل گرفته، آن گونه که شایسته و زیبنده زندگی بشری است تحققق می یابد. او که بر بندگان بسیار مهربان است،آرزو دارد انسان ها به زندگی در خور خود رسیده،بتوانند درجات کمال را طی کنند.

این را نیز باید بدانیم که امام زمان(ع) از همه ما بیش‌تر آرزوی ظهور دارد و برای آن دعا می‌کند و بارها به شیعیان نیز فرموده‌اند: اکثرو الدعاء بتعجیل الفرج.  كمال الدين وتمام النعمة  ص 483.

برای تعجیل در ظهورم دعا کنید، آن حضرت با دیدن این همه ظلم و فساد، بیش از ما ناراحت می‌شود و منتظر روزی است که بتواند عدالت و معنویت و اسلام را در تمام جهان حکم‌فرما کند.

 

فلسفه و حكمت انتظار:

چنانچه در  روایاتی که در بالا ذکر شد مشاهده گردید ، انتظار از فضیلت بالایی برخوردار بوده و از آثار و برکات فراوانی نیز برخوردار خواهد بود اما نکته مهم در اینجا پرسشی است که ممکن است برای برخی ها بوجود آید که  چرا اين همه فضيلت؟ چرا انتظار از چنين فضيلت برجسته‏اى برخودار است؟ وچه حکمتی در این فضیلت والا نهفته است؟

پرواضح است مطلبی که از ناحیه پیامبر اسلام و امامان معصوم صادر شده است بدون شک دارای حکمت و یا حکمتهایی پرفایده می باشد که ممکن است محققان و پژوهشگران اسلامی به بعضی از آنها دست یابند و ممکن است به بعضی دیگر دست نیابند که در این جا با توجه به منابع اسلامی برخی از حکمتهای نهفته در این امر مهم یعنی انتظار خواهیم پرداخت.

 

1 القاء امید و نشاط امیدوارانه به جامعه:

یکی از مهمترین نکات که برای زندگی فرد و جامعه ضرورت دارد امید نسبت به آینده است و چناچه این روحیه در جامعه ای وجود نداشته باشد هیچ کسی هیچ اقدامی را انجام نخواهد داد چنانکه پیامبر اسلام فرمود: ألأمَلُ رَحمَةٌ لِأُمَّتى وَ لَولا الأمَلُ ما ارضَعَتْ والِدَةٌ وَلَدَها وَ لا غَرَسَ غارسٌ شَجَراً. الجامع الصغير (سيوطي): 1/390 رقم 2550.

انتظار همانطوری که در قبل بیان شد تلاش به امید آینده ای است با ظهور موعود همه امت ها ، بهترین وضعیت و بهترین دوران رقم خواهد خورد، و فقط انتظار این چنینی  می تواند روحیه امید را به جامعه القاء کند، و تنها جامعه منتظر است که می تواند به آینده امیدوار باشد.

 

2 تداوم پیوند میان امت و امام.

از جمله ضروری ترین مسایل برای هر جامعه ی موفق ، این است که میان آن و امام آن جامعه پیوند همیشگی و دایمی برقرار باشد ، چرا که عامل توفیق در حیات و پیشرفت ارتباط امت با رهبر دینی و الهی آن است.

به همین جهت نیز اراده خدائوند بر این تعلق گرفته که قبل از  خلقت هرکسی ، حجت خود و رهبر جامعه را خلق کند و قبل از اینکه هیچ کسی در دنیا زندگی کند ، امام را در دنیا قرار داده است، و در پایان عمر دنیا نیز همینگونه است ، چرا که آخرین انسان که با مرگ دست و پنجه نرم می کند امام است.

از این جهت این پیوند بسیار مهم و ضرور ی است ، و غیبت می تواند در مرحله اول پیوند مزبور را منتفی کند که موجب انتفاء حیات جامعه خواهد شد، و تنها چیزی که می تواند این پیوند را در دوره غیبت امام عصر تداوم بخشد ، موضوع مهم انتظار است ، پس معلوم می شود یکی از حکمت ها نهفته در انتظار ، همان تداوم پیوند امت با امام(ع) می باشد، چرا که انتظار حلقه وصل میان امت و امام است.

 

3 اعلان ولایت پذیری و شرط قبولی اعمال

انسان منتظر با انتظار خود و رفتارهای امیدوارانه ی خویش نسبت به آینده در حقیقت اعلان می کند که من ولایت کسی که منتظر او هستم و به انتظار تشکیل حکومت وی و دیدار او نشسته ام را پذیرا هستم و آماده ام برای سر نهادن به فرامین وی و انجام آنچه که مورد نظر او باشد که این همان ولایت پذیری است که یکی از شرایط مهم قبولی اعمال انسان مومن خواهد و در روایات بر این نکته بسیار تاکید شده است.

محمد بن ابراهيم النعمانى در كتاب الغيبة روايت كرده است كه روزى امام صادق‏عليه السلام خطاب به اصحاب خود فرمودند: أَلا أُخْبِرُكُمْ بِما لا يَقْبَلُ اللَّهُ، عَزَّوَجَلَّ، مِنَ الْعِبادِ عَمَلاً إلّا بِهِ؟ فَقُلْتُ: بَلى، فَقالَ: شَهادَةُ أَنْ لا إِلهَ إِلّا اللَّهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرارُ بِما أَمَرَ اللَّهُ، وَ الْوِلايَةُ لَنا، وَ الْبَرائَةُ مِنْ أَعْدائِنا - يَعْنى الأَئِمَّةَ خاصَّةً - وَ التَّسْليمُ لَهُمْ، وَ الْوَرَعُ، وَ الْإِجْتِهادُ، وَ الطُّمَأْنينَةُ، وَ الْإِنْتِظارُ لِلْقائِمِ، عَلَيْهِ‏السَّلامُ. غیبت نعمانی: 198. بحارالانوار: 52  ص 140.

 آيا شما را خبر ندهم به آنچه خداى، صاحب عزت و جلال، هيچ عملى را جز به آن از بندگان نمى‏پذيرد؟ گفتم: چرا. فرمود: گواهى دادن به اين‏كه هيچ شايسته پرستشى جز خداوند نيست و اين‏كه محمد صلّى‏اللّه‏عليه‏وآله بنده و فرستاده او است، و اقرار كردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده، و ولايت ما، و بيزارى از دشمنانمان - يعنى خصوص امامان - و تسليم شدن به آنان، و پرهيزكارى و تلاش و مجاهدت و اطمينان و انتظار قائم‏عليه السلام.

 

4 القاء روحیه تحرک ، پویایی و سازندگی در جامعه:

 برخورداری از نیروی محرکه و  انرژی لازم برای پیشرفت و رسیدن به اهداف والای انسانی ، یکی از نیازمندی هایی است که هر جامعه ای بدان محتاج است و برای توفیق خود باید زمینه ی این برخورداری را فراهم نماید، چرا که در غیر این صورت پویایی و سازندگی که شرط پیشرفت است تحقق نخواهد یافت.

البته معلوم خواهد بود که نیرو و انرژی تنها به انرژی های مادی و جسمانی و حتی فکری و اندیشه ای منحصر نمی باشد ، بلکه انرژی هایی که بتوتند از جهت روحی و روانی جامعه را به تحرک وادار نماید نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است و شاید اهمیت آن از سایر بخش ها بیشتر باشد، چرا که آمادگی روانی فرد و جامعه است که او را برای به دست آوردن آمادگی های جسمانی و فکری تحریک می کند، پس پایه اصلی و زیربنایی ترین نیاز جامعه آمادگی روانی و روحی است که تنها با دارا بودن امید و انتظار تامین خواهد شد.

از این رو مفهوم صحیح انتظار در میان مسلمانان و شیعیان و جامعه بشری گنجانده شده است تا برکات آن در پیشرفت و سازندگی آن قابل تحقق باشد.

 

5 پیشگیری از غرق شدن جامعه در فساد و آلودگی:

با تعریفی که از انتظار در قبل ارائه نمودیم معلوم می شود که منتظران همیشه و د رهمه حالات با شخصی و امامی که منتظر او هستند رابطه معنوي دارند و در دل و قلب خود احساس ویژه ای با او خواهند داشت که آن احساس به آنها می گوید:  اگر امام بيايد با بدي ها مقابله خواهد كرد خوبی ها را در جامعه ترویج خواهد نمود و حاکم خواهد گرداند، از این رو تلاش می کند تا خود به گونه ای آماده سازد که هرگز به آلودگی ها و ناپاکی هایی که در نظر مولایش مورد مذمت است ، نزدیک نشود ، بلکه از آنها به طور جدی دور می شود تا بتواند خود را به لباسی آراسته کند که مطلوب و مورد پسند او باشد و او را در زمره اصحاب و یاران وی قرار دهد، پس یکی از فلسفه های قرار دادن انتظار در باره فرج امام زمان(ع) دوری جامعه و منتظران از هرگونه فساد و آلودگی است.

 

6 پیشگیری از ظلم پذیری جامعه

شکی نیست که دولت امام زمان(ع) که با ظهور آنحضرت تحقق خواهد یافت ، دولت عدالت و مبارزه با ظلم و ظالمان است، و همه منتظران در حقیقت به انتظار عدالت نشسته اند و چشم به ظهور کسی و دولتی دوخته اند که با آمدنش جهان را مملو از عدالت و خوبی ها خواهد نمود، با  توجه به مطلب فوق ، کسی که می داند و منتظر است تا روزی عادل حقیقی در جامعه حاکم شود و خود نیز می خواهد در تحقق اهداف او نقش آفرینی کند ، ممکن نیست در حیات و زندگی اجتماعی خود زیر بار ظلم برود و ته به ستم ستمکاران بدهد و به عبارتی دیگر ظلم پذیر باشد ، این مطلب جزو محالات است.

پرواضح است که این روحیه و عمل ، نشات گرفته ی از فرهنگ انتظار فرج می باشد ، و صحیح است که یکی ا زحکمت های انتظار را اجتناب از ظلم پذیری معرفی نماییم.

 

7 - انتظار، دلیلی بر اثبات ظهور

انتظار، دوره ای است که انسان منتظر در حال تمرین برای آماده شدن در جهت تحقق یک نهضت است، و هر نهضت و انقلابی باید این دوره را پشت سر بگذارد تا به نتیجه برسد.

و چه بسيار نهضت هایی که  شروع خوبى داشته‏اند ولى از آنجا كه دوره انتظار و آمادگی را قبلاً پشت سر ننهاده بودند پس  از مدتى به شكست انجاميده‏اند؛ چرا که بدون تمرین در عرصه ای وارد شدند که هیچ آمادگی برای آن نداشتند برایشان غیر قابل تحمل بود.

ظهور امام زمان یکی از مسلمات تاریخ و عقیده اسلامی است اما اثبات آن نیازمند طی دوره تمرین و آمادگی است که عبارت باشد از همان انتظار.

پس حفط روحیه انتظار به خودی خود دلیلی بر اثبات ظهور و فرج امام زمان است چرا که وقتی منتظر چیزی هستیم ، آن را قطعغی و مسلم می دانیم، زیرا هیچ انسانی منتظر موضوع موهومی نخواهد بود.

امام خمینی(ره) در باره انتظار فرج فرمودند: انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید تلاش کنیم مقدمات ظهور فراهم شود زیرا وقتی انتظار با قدرت جهان اسلام گره بخورد، سدهای آهنین شکسته خواهد شد. پورتال پژوهشی و اطلاع رسانی موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی ره.

 



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :